گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۳۵ مطلب با موضوع «معرفی و شرح عطر» ثبت شده است

۲۷
دی

شرکتها برای فروش بیشتر محصولاتشون سیاستهای مختلفی رو در پیش میگیرن. یکی از این سیاستها که منجر به ریسک کمتری در فروش هست و بیشتر توسط شرکتهای عربی-چینی پیگیری میشه مشابه سازی عطرهای پرفروش دنیا با نامهای دیگه است که حدالمقدور در دام محدودیتهای قانونی هم نیوفتن.



این سیاست به همراه استفاده از مواد سینتتیک، مارجین سود کمتر و شیشه و بسته بندی ارزونتر باعث میشه شما رایحه عطرهای برندهای گرونتر رو با قیمتهای خیلی پایینتر داشته باشین. در نتیجه تعداد خیلی زیادی از مشتریها با درامدهای پایینتر به خیل خریداران میپیوندند و سود شرکت رو تضمین میکنن. چون عطر مشابه عطریه که امتحان فروشش رو پس داده به نوعی ریسک تقاضا کم میشه. یکی از این عطرا که تو بازار ایران بشدت موفق عمل کرده Raindrops توسط برند Ajmal هستش. این عطر بشدت شبیه Coco Mademoiselle توسط Chanel هست با این تفاوت که شما برای خرید دومی بایست چیزی حدود 500 تومن بپردازید در حالی که برای اولی فقط به حدود 60 هزار تومن نیاز دارید. این عطر در خانواده گلی- میوه ای قرار داره با یک زمینه کهربایی، رایحه ای که کمتر کسی پیدا میشه که ازش بدش بیاد . قیمت پایین به همراه ماندگاری بسیار خوب و پخش بوی مناسب باعث شده فروش خوبی رو برای این برند تضمین کنه.

  • علی ملتی
۲۷
دی

عطر Qajar Rose (رز قاجار) توسط برند امریکایی Parfums Lalun با یک تم شرقی-گل در سال 2012 تولید و به بازار ارائه شده است. اول از همه بگم طراح این عطر Maggie Mahboubian است که ظاهرا بایست یک ایرانی الاصل باشد. این عطر مردونه و زنونه هست و نتهای تشکیل دهنده آن گلاب ایران، فرَگونیا، چامومیل، انار، باریجه ، Ethyl decadionate و گل جعفری در تاپ، و در میانه گلاب ترکیه، گلاب روسیه، آرتمیزیا، زعفرون، قهوه ، توت فرنگی ، Phenyl Ethyl Alcohol و شمعدونی و در بیس نیز عود لائوس، سندل، روغن Buddhawood، امبرت، دانه سنبل خطایی، عنبرسائل، خسخس، کاکائو، نعناع هندی ، روغن چوب درخت کترفی (درختی در ماداگاسکار)و وانیل قرار گرفته اند. این عطر در محفظه 15 میل به قیمت 70 یورو ارائه شده است. من هنوز این عطرو استشمام نکردم ولی بشخصه عاشق عطراییم که از عناصر ایرانی توش استفاده شده که علاوه بر نام، انار، زعفرون، باریجه و رز از اون جمله اند. بیتابانه مشتاق تست اونم. امیدوارم ناامیدم نکنه.

  • علی ملتی
۲۷
دی

شرکت انصار عود یکی از معتبرترین تولید کننده های اسانس و چوبهای انواع عوده . دفتر مرکزیشون ظاهرن تو اردنه و یک دفتر هم تو امریکا دارند. این شرکت به فراخور مواد اولیه ای که هر سری به دستش میرسه یکسری عطر هم میسازه که به خاطر یگانگی مواد بعد از تموم شدنشون خواه نا خواه دی سی میشن و دیگه وجود ندارند. هر چقدر کیفیت مواد تهیه شده توسط این شرکت خوبه، قیمتهاشونم قشنگه تا حدی که گاهی برای 3 میل از محصولشون حدود 600 دلار مجبور میشید بپردازید!
خوب چه کسی میتونه دستش به محصولات این شرکت برسه؟ معلومه غیر از مولتی میلیاردرهای عرب ، تک و توک افرادی که آشنایی با روایح مختلف عود دارند و عاشق اون هستند و البته مشکل مالی هم برای پرداختهای سنگین ندارند.

در این بین یکی از دوستان یک سمپل کوچولو در حد ppm داشت که لطف خدا شامل حال من شد و به من رسید. 

این عطر از سه جز تشکیل شده : اسانس کمیابی از عود چینی، اسانس چوب صندل و اسانس رزی که ادعا میشه توسط سلطان قابوس تهیه شده .



عطر با رایحه سنگین و تیره رز شروع میشه. رایحه رز با اون بوی گلاب خیلی فاصله داره. کمی بعد بوی عود شروع میشه: گرم، کثیف و حیوانی. در حالیکه ریتم رایحه رز همچنان ادامه داره. در انتها سندل اضافه میشه و رایحه از اون حالت حیوانی خودش می افته ، در عوض عود با صندل اینجا یک رایحه خشک ، چوبی -کاغذی رو ایجاد میکنن که جای دیگه هم اونو بوییده بودم بله : Private Label Jovoy .
خشک، بُرنده و بسیار شیک و باکلاس با این تفاوت که یک نت اضافه گلی-رزی خفیف هم کنارش داره. غلظت عطر مانند بقیه محصولات عربی چنان غلیظه که اسپری نمیشه. در هر بار استعمال بوی رایحه حدود 12 ساعت روی پوست میمونه و پخش بو هم در حد تیم ملی.
در چند کلمه میتوان عطر رو اینچنین توصیف کرد: شیک، باکلاس، مجلسی.


  • علی ملتی
۲۰
دی

کوچیک بودم، قبل دبیرستان. عاشق مهمونیهای خاله بزرگه. هنوزم هستم. یک خونه بزرگ ویلایی با یک حیاط دراندشت و هال و پذیرایی بسیار وسیع. وقتی که میرفتیم اونجا بقیه اعضا فامیل هم جمع میشدن : سه چهار تا خاله و داییم . هر کدوم دو سه تا بچه داشتن. نوه ها از سر و کول هم بالا میرفتیم. نفت رو با گالن در خونه ها تقسیم میکردن. زمان جنگ بود و خاموشیهای گاه و بیگاه.



یک خوشی بی انتها تو اون زمانها بود، نمیدونم چرا اینقدر لذت بخش بود . چرا اینقدر شاد بودیم. یک حدسی میزنم: بی مسئولیتی کودکانه. چیزیه که آدمو در حال و اکنون نگه میداره. وقتی پای مسئولیت به میون میاد یک چیز به زندگی آدم اضافه میشه: "کاشکی". اینجاست که شادی از در دیگه خارج میشه. 

خاله ام وسواس عجیبی تو مهمونداری داشت ، هنوزم داره. تموم آداب پذیرایی بایست رعایت بشه. صبح یک سفره پهن میشد شاید دو سه متر. شانس میاوردیم همه با هم بیدار نمیشدن. اینکه ساعت بیداری افراد با هم فرق داره هم نعمتیه. شاید مسخره بنظر بیاد ولی وقتی پشت در دستشویی نفر بیست و پنجم باشید میفهمید موضوع جدی تر از این حرفاست. 



اونوقت مواد سفره چیده میشد از مربا ، خامه ، پنیر گرفته تا نیمرو و عسل. نون سنگک داغ هم به راه بود. اونوقت خالم سماور رو میاورد. در حال جوش. یک سماور نفتی. غیر اون هیچی نمیتونست آب رو تو تموم ساعت صبحانه کنار سفره داغ نگه داره. گاهی شعله سماور زیاد بود ، دود میکرد. تموم خونه بوی دود نفت میگرفت. تنظیم کردنش هم جالب بود با اون فتیله های پارچه ای. استکانها کمر باریک و کوچیک بودن. چایی از تو قوری چینی ریخته میشد بعدشم آب جوش. خاله ام شکر رو خودش اضافه میکرد. نه کم نه زیاد. بعد استکانها تو سفره پخش میشدن. و لذت تناول اون صبحانه با گرمی جمعمون کامل میشد. عطر Russian Tea از برند Masque یک چیزی کم داره. بنظرم بوی نفتش کمه. یکجا بایست اون بوی نفتش غالب بشه تا تصویر کامل بشه. 

  • علی ملتی
۱۰
دی

امروز با تجربه های مدرن و نامانوس دنیای عطر، که انتزاعی ترین نوع زیبایی حساب میاد، امکان تجربۀ این مقوله به مراتب قریب به وقوعتر شده و Red +MA (پلاسمای قرمز) دال این قضیه میتونه باشه. عطری که به راحتی میشه ناعطر یا ضد عطر معرفیش کرد. البته من با ناعطر موافقترم چون ضد عطر یه جورایی کلا پاک کنندۀ عطره انگار.


برند ایتالیایی Blood Concept که فقط چند سال از عمرش میگذره تو سال 2012 این عطر رو وارد بازار کرد و از همون اول این عطر منتقدایی داشت و کسایی که بنا به هر دلیلی فقط تو بوق و کرنا کردن که این کار هنری هست. خود منم اولش قبول داشتم که خیلی هنری هست اما بعد که با کارهای دیگه آشنا شدم دیدم هنر تو بطن بو نهفته هست نه تو کانسپت و ایدۀ کار. هر چی باشه عطر یه مقولۀ انتزاعی هست و تو فیزیک جامدات سهمی نداره برای همین هرچقدر هم توش فرو بریم و کنکاو کنیم هنوز نمیتونیم یه عطر رو فکس بفرستیم! به همون میزان مسخره هست که من این عطر رو بزنم و تو خیابون جار بزنم که ایدۀ این کار چیه تا مردم وقتی بوش میکنن فرار نکنن.
ایدۀ کار Blood Concept از گروههای خونی و تکامل بشری گرفته شده که .... ای بابا ول کنید اصلا چه اهمیتی داره جزئیاتش! بحث دقیقا سر اینه که چطوری به این عطر نگاه کنی؟ اگه بگیم عطر برای خوشبو بودن هست خب این عطر کلا زیر سوال میره. اگه بگیم جنبۀ هنری داره مثل "چشمه" اثر مارسل دوشان هنرمند دادائیست، خب از اونجایی که قابلیتِ زیبایی شناسیِ تعریف شده رو نداره پس فروش هم نداره بنابراین نیازی نبود اینهمه تولید کنن! 100 تا تولید میکردن یه سری طرفدارای هنری میومدن میخریدن میذاشتن تو خونه هاشون. ‎pacman emoticon‎ ‎pacman emoticon‎

عطرای Blood Concept در کل برای مخاطب عام ساخته نشدن، یه هیچ وجه. یه سری آدمهای خاص که معمولا تو کار مد هستن، تیپ های آوانگارد که تو هر جای دنیا آوانگارد هستن ممکنه این عطر رو استفاده کنن.



حالا بحث رو اینطوری شروع کنیم: از کدوم دید ببینیم؟
اول دید هنری عطر رو ببینیم. خب کانسپت کار همونطور که قبلا هم گفته بودم خیلی جالبه که اشاره به اصل بشر میکنه؛ خون. و این رو با اکوردهای سینتتیک سر هم میاره. اکورد خون، اکورد شیر، اکورد فلزی، نت آلدهیدی، اکوردهای چوبی و ادویه ای. آنتوان لی جانوری هست که ا پس این کار حسابی برمیاد. فقط یه مسئله ای وجود داره. من ممکنه بتونم عطر با بوی خدا بسازم، یا بوی سیاره ناهید، یا مثل این با بوی خون و شیر و .... اما واقعا چه نیازی هست که با بوی خون عطر بسازیم وقتی میدونیم که این عطر ناخوشایند هست. همین کانسپت رو اگه یه برند معمولی مثل گوچی میزد باید برای ابد در دکان رو تخته میکرد چون سیل منتقدا بود که میخواستن بهش حمله کنن ‎pacman emoticon‎ اما یه برند نیش یهویی میاد بیرون با شیشه های خوشگل و قیمت گزاف و کلی ناز و عشوه و همه هم کانسپت رو تشویق میکنن. مشکل سر ایده نیست. هر کسی آزاده هر ایده ای بده؛ مشکل سر اینه که ایده تا چه حد اصیل هست و تا چه حد به محتوای عطر وابسته.
برگردیم سر اون یکی نگرش که بحث زیبایی شناسی هست. اساسا این مفهوم زیبایی فقط ثانیه هایی قبل از انهدام زمین تو 4 میلیارد سال دیگه توسط یه کسی که تو اون لحضات داره فکر میکنه کشف میشه و حتی به زبان هم نمیاد و دنیا نابود میشه .  این مفهوم زیبایی فقط تو محتوای متن هر بحث ممکنه تعریف پیدا کنه.


یه زمانی با دوستی بحث میکردیم دربارۀ رایحه. میگفت اگر به ما تو کودکی یاد نداده بودن که بوی مدفوع بده و بوی رز خوبه ما نمیتونستیم تشخیص بدیم که چه بویی بده و چه بویی خوبه. در واقع بوی محیط پیرامون رو با هویت فیزیکی اجسام تعریف میکنیم. مدفوع کثیفه پس بوش هم بده. گل زیباست پس بوش خوبه. اما مثلا مشک چی؟ مشک که بوی چرک و نمور و ادرار گونه داره به همون قدرت که بوی سکسی و جذاب داره، چی؟ یا بوی قوی گلهای ایندولیک که بوی شدیدشون شبیه بوی مدفوع میشه و بوی رقیقشون خوبه؟ بوی کافور؟ پس باز این تعریف هم به بن بست میخوره. بنابراین انتظار معجزه نمیره که عطر برای همه خوشایند باشه. چنین چیزی ممکن نیست. اما یه چیزی ممکن و محتوم و مقطوع هست! گیرم، من تحت تاثیر رویوهای دیگران، اخبار و ویدئوهای این عطر قرار گرفتم و نتونستم درک درست و پاکی ارائه بدم. در عوض این عطر رو روی دو نفر دیگه هم تست کردم بدون اینکه حتی اسم عطر رو بدونن! طفلکی ها ترسیده بودن که نکنه اسیدی چیزی باشه. به هر کی نشون بدین جا میخوره و پس میزنه! بنابراین بدون پیش زمینه در مورد بو هم این عطر بد هست.


حالا اصلا بریم خود عطر رو ببینیم چطوری هست. با بوی بسیار تیز و چرب شیر مانند و بوی خون شروع میشه. حسی مرموز و خیلی روشن داره. سفید و شیری با بوی غالب خون و آلومنیوم و آلدهید. این بو به قدری مشمئزکننده هست که نمیتونم شروع عطر تا 15 دقیقۀ اولش رو برای بیشتر از یک یا دو ثانیه تحمل کنم. فقط دلم میخواد این رو بو کنین و ببینین من چی کشیدم تا در مورد این شرح نوشتم . خدا رو شکر این برند کلا خط تولیدش رو داره میبینده و این عطر رو هم کلا مقطوع النسل میکنه! قراره با کانسپتی جدید وارد بشه. امیدوارم این سری در بارۀ روده و معده نباشه!


نگارنده: کیوان مشهدی

  • علی ملتی