گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

Russian Tea Masque

يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ

کوچیک بودم، قبل دبیرستان. عاشق مهمونیهای خاله بزرگه. هنوزم هستم. یک خونه بزرگ ویلایی با یک حیاط دراندشت و هال و پذیرایی بسیار وسیع. وقتی که میرفتیم اونجا بقیه اعضا فامیل هم جمع میشدن : سه چهار تا خاله و داییم . هر کدوم دو سه تا بچه داشتن. نوه ها از سر و کول هم بالا میرفتیم. نفت رو با گالن در خونه ها تقسیم میکردن. زمان جنگ بود و خاموشیهای گاه و بیگاه.



یک خوشی بی انتها تو اون زمانها بود، نمیدونم چرا اینقدر لذت بخش بود . چرا اینقدر شاد بودیم. یک حدسی میزنم: بی مسئولیتی کودکانه. چیزیه که آدمو در حال و اکنون نگه میداره. وقتی پای مسئولیت به میون میاد یک چیز به زندگی آدم اضافه میشه: "کاشکی". اینجاست که شادی از در دیگه خارج میشه. 

خاله ام وسواس عجیبی تو مهمونداری داشت ، هنوزم داره. تموم آداب پذیرایی بایست رعایت بشه. صبح یک سفره پهن میشد شاید دو سه متر. شانس میاوردیم همه با هم بیدار نمیشدن. اینکه ساعت بیداری افراد با هم فرق داره هم نعمتیه. شاید مسخره بنظر بیاد ولی وقتی پشت در دستشویی نفر بیست و پنجم باشید میفهمید موضوع جدی تر از این حرفاست. 



اونوقت مواد سفره چیده میشد از مربا ، خامه ، پنیر گرفته تا نیمرو و عسل. نون سنگک داغ هم به راه بود. اونوقت خالم سماور رو میاورد. در حال جوش. یک سماور نفتی. غیر اون هیچی نمیتونست آب رو تو تموم ساعت صبحانه کنار سفره داغ نگه داره. گاهی شعله سماور زیاد بود ، دود میکرد. تموم خونه بوی دود نفت میگرفت. تنظیم کردنش هم جالب بود با اون فتیله های پارچه ای. استکانها کمر باریک و کوچیک بودن. چایی از تو قوری چینی ریخته میشد بعدشم آب جوش. خاله ام شکر رو خودش اضافه میکرد. نه کم نه زیاد. بعد استکانها تو سفره پخش میشدن. و لذت تناول اون صبحانه با گرمی جمعمون کامل میشد. عطر Russian Tea از برند Masque یک چیزی کم داره. بنظرم بوی نفتش کمه. یکجا بایست اون بوی نفتش غالب بشه تا تصویر کامل بشه. 

  • علی ملتی

Masque

Russian Tea

شرح عطر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی