برای بهار چه عطری بزنم؟ (2)

در ادامه مطلب قبلی به معرفی یسری دیگه از عطرای بهاری می پردازم، منتهی اینبار میرم سراغ عطرهای یونیسکس. عطرهای یونیسکس عطرهایی هستند که با توجه به نوع استفاده از موادشون هم خانومها میتوانند ازش استفاده کنند و هم آقایون. منتهی در پرانتز بگم گاهی این واژه بعنوان یک ابزار جهت افزایش فروش بکار میره و وقتی شما عطر رو بو می کنید به وضوح متوجه میشید عطر بیشتر یک حالت زنونه داره و یا یک حس مردانه. 

خوب الان میخوام یک راز رو با شما در میون بگذارم و اونم اینه که عطر فقط یک رایحه است. اونچه که توش اهمیت داره غیر از مسایل مرتبط با کیفیت بهداشتی، اینه که آیا این بو و رایحه به شما حس خوبی میده یا نه؟ آیا ازش لذت میبرید و یا باعث حس بدی در شما میشه. همینکه ازش خوشتون اومد در خریدش درنگ نکنید و زیاد به نوشته های روی اون مبنی بر نوع جنسیتش دقت نکنید. خیلی از عطرسازهای بزرگ آقا خودشون از عطرهای زنونه استفاده می کنند و برعکس. استفاده از یک رایحه ای که روی شیشه اش نوشته زنونه تا حالا جنسیت کسی رو تغییر نداده. پس راحت باشید و از هر چیزی که حالتون رو خوب می کنه استفاده کنید.

بر گردیم سر اصل مطلب. توی این رنج از محصولات بازار عطرهای خیلی خوبی پیدا میشه به نوعی که آدم گاهی تو انتخاب و ورچین کردن بینشون عاجز میمونه. اولین عطری رو که راجع بهش میخوام صحبت کنم Italian Cypress از برند Tom Ford هستش که در سال 2008 به بازار ارائه شده است. این عطر در واقع خواسته رایحه درخت سرو را بازسازی کنه و در این کار بسیار موفق بوده. نتیجه کار یک رایحه بسیار باکیفیت در اومده که یک حس سبزو چوبی رو القا می کنه با زیر رایحه های مرکباتی و ادویه ای. انگاری که واقعا دارید توی یک جنگل از زیر درختهای سرو رد میشید. یک بوی طبیعی از سرو که بسیار مناسب بهار می باشد. 

عطر بعدی Fleurs de Citronnier هست توسط برند Serge Lutens. این عطر در سال 2004 به بازار عرضه شد. همیشه بوی بهار مرکبات تو فصل بهار هوش از سر من میبره. یک رایحه گرم و عسلی و بهشتی از انواع درختهای مرکبات. وقتی فصل بهار به شمال میرین و یا به شیراز چیزی که بدون شک جلب توجه شما را خواهد کرد بوی شکوفه مرکبات خواهد بود. هر چند بوی این شکوفه ها خیلی شبیه همند ولی یک اختلافی بین بوی انواع مرکبات وجود دارد. نارنج، پرتقال و یا لیمو. بوی بهار نارنج پر قدرت ترین و با کیفیت ترین اونهاست و شکوفه لیمو رایحه ای سبک تر و شادتر داره. در شروع این عطر شما بوی بهار لیمو را حس می کنید که با رایحه گل مریم عمیقش کردن و با ریشه زنبق حس پودری بهش دادن. بعلت استفاده زیاد از گل مریم در خوشبو کننده های هوا و پاک کننده ها شاید یک تشابهی اینجا شما با این محصولات حس کنید. بعد ترکیب رایحه های شکوفه ای با مشک یک حس صابونی هم به عطر میده. استفاده از ریشه زنبق باعث شده عطر یک ته بوی تلخ هم داشته باشه. در هر صورت نتیجه کار یک رایحه گلی- شرقی شده که بسیار نافذ و عمیقه با پخش بوی متوسط  و ماندگاری تا حدود 6 ساعت.

عطر بعدی رو که خیلی تمایل دارم راجع بهش صحبت کنم Le Parfum de Therese از برند Frederic Malle هستش. این عطر یک داستانی داره و اونم اینه که اونو Edmond Roudnitska ، یکی از اساتید عطرسازی بنام اروپا در دوران خودش، در دهه 1950 برای همسرش Therese بطور اختصاصی درست کرده بود و در واقع کاری بوده برای دل و عشق بدون در نظر گرفتن هر گونه ملاحضات بازاری و ... . این عطر سالهای سال فقط توسط Therese  استفاده میشده تا اینکه ادموند فوت می کنه و بعدها فردریک مال پیش Therese میره و فرمول عطر را از وی میگیره و بعد از یکسری از اصلاحات جزیی جهت هماهنگ کردن با قوانین و  به روز کردن اونها، در سال 2000 به بازار عرضه می کنه.

عطر در خانواده شیپق - میوه ای قرار داره و خواه ناخواه یک حس کلاسیک را القا می کنه. شروع عطر با یک بوی تند خربزه شروع میشه که شاید برای خیلی ها توی ذوقشون بزنه، منتهی اگه یمقدار صبور باشین معجزه عشق خودشو یواش یواش نشون میده: بوی آلوی سیاه، نارنگی و دیگر اجزا یک رایحه بسیار لطیف و زیبا و بسیار مدرن و شیک که یمقدار یادآور آدامسهای میوه ایه رو ایجاد می کنه. این عطر پخش بوی متوسط و ماندگاری بالایی داره. 

انتخاب بعدی من عطر De Bachmakov هست از برند The Different Company که در سال 2010 به بازار اومده و توسط Celine Ellena طراحی شده. گاهی آدم به یکسری از برندها و مارکها حس خوبی پیدا می کنه، برای من دیفرنت کمپانی یکی از اونهاست. سبک کارش و لطافت و کیفیتی که برای خودش تعریف کرده خیلی با سلیقه من جوره و بی نظیره.  عطر با رایحه ترش، سبز و مدرن ترنج شروع میکنه و بعد مدتی یک نسیم بهشتی از رایحه لطیف گلی شامه رو مینوازه. شیسو و فریزیا عامل اصلی این رایحه هستند که با سایر مواد اونو پرداخت کردند. یک بوی بسیار خاص ، مدرن و شیک که بنظر من بوی خود بهاره.

برای بهار چه عطری بزنم؟ (1)

کلونهای مردانه

یواش یواش داره فصل بهار میرسه و در این آخرای زمستان خیلیها به فکرخرید عطرهای بهاره هستند و سوال متداول اینه که چه عطری مناسب خرید و استفاده تو فصل بهاره؟ یکی از آداب استفاده از عطر اینه که همیشه در هر فصلی از عطرای مناسب اون فصل استفاده بشه تا حس بهتری را ایجاد کرده و باعث مزاحمت برای خود و دیگران نشویم. تو برندها و مدلهای مختلف عطر که تو بازار فعلا وجود داره خیلی هاشون بسیار شناخته شده هستند و جزو پر فروشهای بازارند ، خیلی از عطرای خوب هم وجود دارند که کمتر شناخته شده هستند در هر صورت ترکیبی از هر دو مدل عطرها رو برای اونایی که شاید آشنایی کمتری با برندها و مدلهای مختلف عطر دارند اینجا معرفی می کنم:

از تو عطرهایی که خیلی معروفند و مناسب فصل بهار ، شاید اسم Terre d’Hermès رو شنیده باشید. این عطر اولین بار در سال 2006 به بازار عرضه شده و توسط Jean-Claude Ellena  طراحی گردید. این محصول به سرعت پله های موفقیت را تو بازار در نوردید و بعنوان یکی از پرفروشترینها تو دنیا شد. رایحه پرتقال و گریپ فروت بعلاوه حس خاکی خس خس از مشخصه های اونه، اما اونی که مد نظر منه این نیست بلکه فلنکر Parfum  اون هست از خانواده Woody Chypre که در سال 2009 عرضه شد و بوی پرتقال با تلخی پوستش بطور طبیعیتری وجود داره و بیشتر هویداست، اون حس خاکی رو کمتر تو این عطر میتونین استشمام کنید. در هر صورت بقول یکی از دوستای خوبم در فرگرنتیکا : " این عطر یه عطر تلخ و تند برای یه مرد بسیار شیک پوش و جدی و مصمم هست. از ثانیه ثانیه رایحه این عطر روی پوستم لذت میبرم."

عطر دوم بر میگرده به یکی از تولیدات خانواده Creed  به اسم Green Irish Tweed  . یک عطر بسیار با کیفیت که گاهی با عطرای دیگه مقایسه میشه اما پس از تست متوجه میشین که واقعا کار عبثی بوده و از نظر کیفیت اونای دیگه بسیار در سطح پایینتری قرار دارند. یک عطر از خانواده چوبی-گلی-مشکی با رایحه ای سبز از به لیمو با حس مرطوب و اُزونیک برگ گل بنفشه و یمقدار حس پودری از ریشه زنبق. این عطر از سال 1985 در بازاره و ماندگاری خوبی داره و پخش بوش متوسطه.

وتیور یا خس خس یکی از مواد اولیه ای هست که یک حس خاکی، چوبی و سرد را به عطر میده، برای همین تو خیلی از عطرهای بهاره و تابستونه ازش استفاده میشه. یکی از شناخته شده ترین برندهایی که اینکار رو انجام داد گرلین بود در سال 1961 با عطر Vetiver . این عطر دوباره در سال 2000 با فرمولاسیون جدید به بازار اومد و جزو یکی از کلونهای خوب برای فصل بهار قرار گرفت: رایحه چوبی، خشک، سبز و خاکی وتیور که اونو خیلی مناسب برای این فصل کرده است.

اگه سردی نعناع رو خیلی دوست دارید یک عطر با این ماده وجود داره که با ترکیب نعناع با خس خس یک رایحه سبز، آروماتیک و خاکی بوجود آورده تا اونو خیلی مناسب بهار بکنه: کلون Roadster  توسط برند  Cartier . این کلون در سال 2008 به بازار عرضه گردید و توسط Mathilde Laurent  طراحی و ساخته شده است.

خوب یواش یواش میرم سراغ عطرایی که کمتر شناخته شده هستند و تو مغازه های کمتری میتونین اونا رو پیدا کنید. اگه باز دنبال رایحه های مرکباتی هستین به شما 1828 از برند Histoires de Parfums  رو پیشنهاد می کنم. یک رایحه بسیار با کیفیت از مرکبات به همراه یک حس چوبی که از کاج و سدار بدست اومده و پخش و موندگاری خوبی هم داره.

یکی از برندها و عطرایی که تازگیها وارد بازار ایران شده و کیفیت کاراش واقعا مثال زدنیه Houbigant  می باشد. عطر Fougere Royale  یکی از روایح بی نظیر کلاسیکه که هر عاشق عطری بایست تو کلکسیونش داشته باشه. یک بوی خیلی خوب شیرین، خامه ای، مخملی و نرم در خانواده آروماتیک- فوژر از اسطوخودوس، خزه درخت بلوط، شمعدونی و گل میخک که تعادل روایح در اون ، عطر رو مناسب فصل بهار کرده. این عطر کلاسیک برای اولین بار در سال 1882 به بازار عرضه شده بود، منتهی در سال 2010 رفورموله شد و دوباره به بازار عرضه گردید و تنها مشکلش فعلا در بازار ایران قیمت بالاشه.

اگه براتون مهمه که یک عطر شاد و شنگول و مفرح با رایحه انواع نوشیدنیها و میوه های خوشمزه داشته باشین Le Dandy  از برند D’Orsay  پیشنهاد میشه. عطری که در سال 1925 توسط  Dominique Preyssasطراحی شده اما خیلی مدرنه. این عطر پُره از نتهای الکلی، آلو سیاه و هلو که تا حدی رایحشو شبیه آدامس میوه ای کرده. در هر صورت یکی از انتخابهای مناسب برای فصل بهار میتونه باشه.

اگه روایحی در سبک شرقی دوست دارین که در عین حال که حاوی صمغ ها و ادویجات مختلف هست ولی باز اینقدر سنگین نباشه و بشه تو بهار استفادشون کرد فکر کنم Beloved Man  از برند عمانی Amouage انتخاب خوبی میتونه باشه. یک عطر از روغن لامی، زعفرون و چوب سدار که پخش بو و ماندگاری مناسبی داره و بر خلاف بیشتر دیگر عطرای آمواژ اینقدر ملایم و لطیف هست که مناسب فصل بهار باشه.

رایحه ای همچون رژ لب

به مناسبت ولنتاین سایت auparfum  مطلبی را در خصوص عطرهایی با بوی رژلب منتشر کرده که دونستن و خوندنش خالی از لطف نیست:

عطرهای "رژلبی" همیشه به ما تصویری شیک، ملایم و زنانه می دهند و بر اساس مدهای قدیمی نیز این بو، یک بوی زنانه آرام و قابل اطمینان بوده. آثار اولین رژلب به 5000 سال پیش در بین النهرین برمیگردد ، و رژلب به شکل امروزی آن مربوط به دهه1920 میلادی است، که استفاده از آن روز به روز گسترش پیدا کرده، بخصوص پس از ارائه مد" Bouche en Coeur" توسط کوکوشنل.

بوی رژلب یادآور آکوردی ملایم، کرمی و پودری به همراه نتهای رز،زنبق و بنفشه است، ولی چرا همه رژلبها کم و بیش این بو را دارند؟

-دلیل اول اون برمیگرده به دهه1920 وقتی اولین رژلبها با بوی کرم پودر به بازار آمدند، بوهایی که مد آن روزها بوده، مثل: رز، بهارنارنج، کره زنبق و متیل یونون (مولکولی ست با بوی پودری که در بنفشه و زنبق وجود دارد.) این روایح در برندهای لوازم آرایشی سطح بالا و گران قیمت وجود داشت.

-دلیل دوم این که چون رژلب در تماس مستقیم با دهان هست و احتمال خورده شدنش وجود داره نمی تونه از مواد غیرخوراکی ساخته بشه و بنابر گفته Céline Ellena، ساخت آکوردهای رز،بنفشه و زنبق خیلی راحت هست ضمن اینکه این آکوردها (alcool phenyl éthylique, methyl ionone, vanilline, methyl octine carbonate geraniol) اصلا تلخ نیستند .

در زیر ده عطربطور مشخص با این رایحه معرفی شده.

Lipstick rose, Editions de parfums Frédéric Malle
Rouge assassin, Jovoy 
Incarnata, Anatole Lebreton
French kiss, Guerlain Les Elixirs charnels
Putain des palaces, Etat libre d’Orange
Drôle de rose, L’Artisan Parfumeur
Lipstick on, Maison Martin Margiela
Moulin Rouge 1889, Histoires de parfums
Misia, Chanel Les exclusifs
Rozy voile d’extrait, Vero Profumo

نگارنده: مهرناز سلیمانی

Private Label از خانه عطر Jovoy Paris

خسته پای دوره گرد پیر
در دل صحرایی خشک در جستجوی آب
جنگ مرگ و زندگی در تشنگی لب
خاک، آبی بود جاری بر رودِ باد 
میکوفت بر تکیدگی زبانش
در زلال سیاهی شب آن دوره گرد
دید غول-سایه های درختانی ایستاده بر نعش واحه ای 
امید جاری شد بر روانش
کوفت بر قدمهای آهنین خود
تا جان دوباره بخشد دل و جانش
در آن سیاه و ستاره و سایه و سکوت
نی بود و چوب ، دریغ از مایعِ وجود
چرمینه انبانِ خالی بر گردنش
گرد ناامیدی پاشیده شد بر دیدگانش
سحرگاهان بود و نسیم و خاک و خیال
خواب و بیدار و شتر و کاروانیان
گرمیِ دست و آبِ سرد بر لبانش
آب سرد گرمی امید بخشید بر دل
روشنایی جاری شد بر دیدگانش.

عطر Private Label از برند Jovoy Paris در سال 2011 توسط Cecile Zarokian طراحی و ارائه شد. وجه مشخصه این عطر برای من بوی تمیز و خشک و سفید پاپیروس هستش که اونو از عطرای دیگه متمایز میکنه. البته خوب، فقط این نت نیست که این حس رو ایجاد میکنه بلکه در حول اون قطعا رایحه خس خس اونو خاکی و سپیدار و سدار و سندل ابعاد چوبی و خشکشو افزایش دادن. سپیدار یک حس سوختگی بهش میده و چرم که گهگاهی از لای نتها سر بر میداره و اون حس تیز و نفتیش خودشو نشون میده و یاد آور نویی و مواد شیمیایی موجود تو اون کاغذه. تا حالا بسته کاغذ A4 باز کردین ببینین چه بویی میده؟ یک همچین حسی ایجاد میکنه بعلاوه یک شیرینی اضافه. برام خیلی جالبه که تو این عطر شیرینی لابدانوم و پتچولی با خشکی عطر همراه شده و یک شیرینی خشک رو ایجاد میکنه. اینقدر این رایحه برام خشکه که گاهی گلوم رو خشک میکنه و احساس سرفه کردن بهم دست میده . برای همین توی هوای گرم شیرینی اش میتونه خیلی آزار دهنده باشه و حتی ایجاد سر درد بکنه. اما چی بگم تو سرما که این رایحه غوغا میکنه.
پخش بوی این کلون خیلی زیاده بطوریکه وقتی وارد مکانی میشین کل اتاق رو پر از رایحه خودش میکنه و بدین لحاظ تنه زده به برند آمواژ. این کلون رو بیش از 2 و نهایتا سه اسپری بیشتر نزنید چون اینقدر پخش بوش زیاده که قطعن باعث سر درد و آزار شما میشه.
ماندگاری این رایحه روی پوست من اونم تو هوای شرجی شمال اعجاب انگیز بود. بیش از 24 ساعت رایحه اش رو روی پوستم حس میکنم، اما توصیه اکید میکنم که تو هوای گرم و حتی معتدل استفاده نشه. فقط تو هوای سرد از این رایحه استفاده کنید تا به زیبایی و قدرتش پی ببرید . 

کهربا: مقایسه ای بین چند عطر کهربایی

(انگلیسی: amber، فرانسوی: ambre، ایتالیایی: ambra)

یادآوری: سنگ زرد و زیبای کهربا در واقع صمغ فسیل شده ی درختان مخروطی (خانواده ناژویان) هست که ۹ تا ۳۰ میلیون سال قدمت داره. بنابراین می تونیم اون رو کهن ترین ماده ی مورد استفاده در عطرسازی بدونیم. اما در حقیقت از خود این سنگ خیلی به ندرت در عطرها استفاده میشود و وقتی از کهربا به عنوان رایحه یاد می کنند، منظور بویی غنی، شیرین و با حسی گرم هست که اغلب در پایه ی عطر به کار میرود. این بو از ترکیب روایحی چون صمغ لادن (labdanum)، وانیل، بنزویین (صمغ درختچه ی ناقوس گل یا همون styrax) و گاهی میخک و سایر صمغ ها ساخته میشه، و یا از کهربای سینتتیک که چندین نوعش توسط شرکت های مختلف عرضه شده است.
بسیاری از خانه های عطر و عطرسازان مختلف دید و برداشت خودشون را از رایحه شرقی و جذاب کهربا در عطرهایی با محوریت این ماده به تصویر کشیده اند. در زیر به بررسی اجمالی چند مورد از اونها می پردازیم.

• D’Orsay - Ambre et Musc

نگاه این عطر، به کهربا، چیزی شیرین هست با حس عسل. همینجور که اسمش میگه، در این عطر، مُشک، دوشادوش کهربا حضور داره و حسی تمیز از نوع حیوانی بهش میده که زیرش اندکی حالت پودری هم حس میشه. کمپانی دُغسه سعی کرده عطری ساده بسازه و چیزی که حس میکنید، یک عطر پیچیده و در هم تنیده نیست. در حقیقت این عطر برای استفاده به عنوان "بستر" ساخته شده؛ به این صورت که شما این عطر رو زیر یک عطر دیگه استفاده (لیر میکنید) و یک ترکیب میسازید. در این رایحه ی کهربا حس قدمت یا شخصیت چوبی/صمغی واضحی وجود نداره.

- کیفیت*: متوسط
- کارایی: ماندگاری زیاد – پخش متوسط
- حدود قیمت: ۶۵۰ برای 40ml
* در اینجا کیفیت به معنای میزان حس طبیعی در ترکیب روایح عطر هست.

• Baldessarini - Ambré

الهام گرفته شده از رنگ گرم کهربا، با بوی هیجان انگیز سیب، نارنگی و روایح چوبی/مشروبی آغاز می کنه و حضور کهربا بعد از یک مقدمه چینی طولانی، از ترکیب صمغ لادن، وانیل و بویی چوبی/دودی هویدا میشه. بویی سرزنده، کلاسیکِ مردانه و برداشتی متفاوت و کژوال از کهربا که خیلی خوب اجرا شده و به سختی میشه به اون ایرادی وارد کرد.

- کیفیت: خوب
- کارایی: ماندگاری متوسط رو به زیاد – پخش متوسط رو به زیاد
- حدود قیمت: ۲۰۰ برای 100ml

• Amouage – Opus VI

این سنگ به عنوان دارویی کهن برای دل شکستگی محور کار قرار گرفته. یک کهربای شرقی و شدیدا ادویه ای، با صمغ اضافه! (مث ساندویچ با نون اضافه!) شما با یک عطر تقریبا شلوغ مواجه هستید اما شلوغی که در طول زمان بالا و پایین زیادی نداره. در این عطر، از دو نوع کهربای مصنوعی با نام امبرانوم (کهربای ساخته ی شرکت فرمنیش) و Z11 (با بوی خشک و چوبی) استفاده شده. در کنارش عصاره ی صمغ لادن شخصیت کهربا رو محکم تر می کنه.
قطعا یکی از شرقی ترین عطرها، با محوریت کهربا، همین عطره. عطری گرم و شیرین و تند و ادویه ای.

- کیفیت: خوب
- کارایی: ماندگاری زیاد – پخش زیاد
- حدود قیمت: ۹۰۰ برای 100ml

• Nobile 1942 – Ambra Nobile

در این کار سعی شده برداشتی نفسانی و رمانتیک از کهربا ارایه بشه. صابونی، با حالتی چوبی؛ چوبی از نوع چوب درختان مخروطی شکل. کهربایِ استفاده شده در این عطر، شبیه یک کهربای جوان هست که هنوز مراحل فسیل شدن رو طی نکرده. برعکسِ کهربا های معمول، خیلی حالت گرم نداره. در این عطر، عناصر دیگه ترکیب رو به سوی شادابیِ آروماتیک می برن، تا اینکه در نهایت در انتهای عمر عطر، کهربا بیشتر دیده میشه و کمی حس شیرینیِ معمول رو هم به خودش میگیره.

- کیفیت: متوسط
- کارایی: ماندگاری متوسط - پخش متوسط رو به زیاد
- حدود قیمت: ۴۰۰ برای 100ml

• Brecourt – Ambre Noir

کهربایی برای آنهایی که لطافت رو میپسندن! در این عطر، شما با کهربایی روبرو میشید که کمی حالت گلی، پودری و وانیلی داره و چیزی که به شامه ی شما میرسه یک ترکیب ملایم هست از کهربایی قدرت گرفته از صمغ لادن به اضافه ی مشک که با روایحی (عمدتا) لطیف تزئین شده و بر خلاف اسمش اصلا سیاه نیست. تمام روایحِ موجود در این عطر مثل اشیایی هستن که روی یک میز چیده شده باشن، میزی از جنس کهربا.

- کیفیت: متوسط
- کارایی: پخش متوسط – ماندگاری متوسط رو به زیاد
- حدود قیمت: ۴۵۰ برای 100ml

• Masque – Tango

کهربایی متفاوت و ادویه ای با دوز بالایی از چوب که به طور منحصر به فردی، حالتی چرب و حیوانیِ چرک داره. این کهربا رو مشک هم همراهی میکنه و ترکیب نسبتا پیچیده ای از کهربا، بوهای حیوانی، چوب و ادویه ها ساختار عطر رو با شخصیت غالب صمغی می سازه. چیزی که باعث تمایز این عطر با بقیه ی عطرهای کهربایی میشه، اون حالت چرک و کِدِر و انیمالیکش هست که با حضور ادویه های نه چندان تازه و رگه ای کمرنگ از بوهای ایندولیک تشدید شده.

- کیفیت: خوب
- کارایی: ماندگاری زیاد – پخش متوسط
- حدود قیمت: ۷۰۰ برای 100ml

• Histoures de Parfums – Ambre 114

این کهربایی شیرین و خوشمزه س، که اگر کهربا رو اینجوری بپسندید احتمالا اینجا پاگیر می شید. امبر ۱۱۴، ترکیبی شیرین از عناصرِ کهربایی و یه عالمه مشک و دوز بالایی وانیل هست که رگه هایی از بوهای سبز رو هم میتونید توش حس کنید. وانیل استفاده شده در این عطر، حالت وانیلِ بستنی رو داره. در مجموع یه کار بسیار خوشمزه ی همه پسند کهربایی رو پدید آورده.

- کیفیت: متوسط
- کارایی: ماندگاری متوسط رو به زیاد - پخش متوسط
- حدود قیمت: ۷۵۰ برای 120ml

• Olympic Orchids – Olympic Amber
این کهربا در حقیقت به عنوان پایه ای برای عطرهای دیگه ساخته شده، اما از اونجایی که خودش به زیبایی می تونه یه عطر مستقل باشه عطرساز اون رو جداگانه عرضه کرده. بویی عمیق، گرم و چوبی/دودی داره با ته مایه ای خوشمزه و کارامل مانند که از شیرینی صمغی (به خصوص وجوهی ازبنزوئین) در کنار وانیل حاصل شده. این ترکیبِ چگال صمغی با شیرینی متوسط، هم خشکی چوبی شبیه سدروس رو در خودش داره و هم رگه های ظریفی با حس چرب و کمی شرقی. اندک مایه ای از حس زمینی و خاکیِ پچولی هم توش به مشام می رسه و در کل شخصیتی آروم، کهنسال و پخته داره.

- کیفیت: خیلی خوب
- کارایی: ماندگاری زیاد - پخش متوسط
- حدود قیمت: ۲۳۰ برای 30ml (در ایران موجود نیست)

• Stéphane Humbert Lucas – O’Hira 
گویا این تنها عطر در بازار ایران هست که مقداری از عصاره ی کهربای طبیعی در خودش داره. هرچند که گفته شده تنها ماده ی موجود در اون کهربای فسیل شده هست! بوی غالبش صمغ لادن با شخصیتی ادویه ای/گیاهی و همچنین چوب با رگه های دودی هست. ترکیبی کاملا خشک با حسی پخته داره و شیرینی اون به نسبت سایر عطرهای مورد بررسی کمه و ته مایه هایی از بوی چرک به این عطر رنگ قدمت داده. بوی چوبیِ شبیه براده های مداد تراش که نشانه ی واضحی از وجود آیزو ای سوپر هست توش به مشام می رسه.
*در بسیاری از وبسایت ها به اشتباه تنها ماده ی موجود در این عطر رو عنبر (ambergris) عنوان کردن.

- کیفیت: خوب
- کارایی: ماندگاری متوسط رو به زیاد – پخش متوسط
- حدود قیمت: ۲میلیون و ۳۰۰ برای 50ml

• Serge Lutens – Ambre Sultan
یک ترکیب کاملا ادویه ای و خشک و شرقی هست که در نهایت به ترکیبی پخته و دلنشین از صمغ و وانیل ختم میشه و کاملا تداعی کننده ی اون ماده ای هست که ما بهش میگیم کهربا. این عطر تعادل بسیار خوب و ساختاری محکم و عمیق داره. امضای همیشگی سرج که حالتی ادویه ای و کمی حیوانی با ته مایه ای کهن هست در این کار هم موج میزنه.

- کیفیت: خیلی خوب
- کارایی: ماندگاری متوسط - پخش متوسط
- حدود قیمت: ۳۰۰ برای 50ml

• Mona di Orio - Ambre
طبق معمولِ آثار مونا، برخوردی متفاوت با رایحه ای متداول رو در این عطر شاهد هستیم.
اولین چیزی که با بو کردنش به ذهن متبادر میشه اینه که "این کجاش امبریه؟!".
در واقع این عطرِ پیچیده، همچون روایتی طولانی، پس از فراز و نشیب های زیاد کهربایی وانیلی و شیرین به روی بستری گلی، چرک و حیوونی رو به نمایش میذاره. این حالت کهنه و کمی انیمالیک ترکیب، حس فسیل گونه و کهن کهربا رو بسیار خوب تداعی کرده. شاید در بین موارد مورد بررسی بتونیم اون رو چرک ترین تفسیر از کهربا بدونیم که حالتی نه چندان شیرین و صمغی/چوبی داره.

- کیفیت: خوب
- کارایی: ماندگاری متوسط رو به زیاد - پخش متوسط
- حدود قیمت: ۵۵۰ برای 75ml

• Jovoy – Ambre Premier
تفسیری شکلات مانند از کهربا. شیرین، خوشمزه، کمی چرب (مثل کره کاکائو) و اندکی کهنه. همراه نزدیک کهربا پچولی با حسی زمینی و کمی کثیفه که کمی ته مایه ی کهنگی توش داره. اما باز کل ترکیب خوشمزه و شکلاتیه. انگار بخش کهربایی سیکِدُلیک* (به قول انگلیسی ها سایکِدلیک) رو ازش سوا کنیم و بهش قدرت بدیم. در این عطر با گذشت زمان شیرینی و حس گرمی بیشتر میشه؛ کهربای خوشمزه و شیرینِ وانیلی که با رز و نعناع هندی شخصیتش کامل شده.
* Psychédelique: کار دیگه ی این خونه ی عطر با محوریت نعناع هندی و کهربا
- کیفیت: متوسط
- کارایی: ماندگاری متوسط رو به زیاد - پخش متوسط 
- حدود قیمت: ۶۵۰ برای 100ml

جمع بندی:

    - دُغسه در ساختاری ساده یک کهربای شیرین و عسل مانند رو در کنار مُشک قرار داده.

-⚪ - بالدسارینی ترکیبی مردانه با شخصیت کلاسیک، و تعبیری نه چندان سرراست از این ماده ساخته.

⚪ - آمواژ شرقی ترین کهربا رو در ترکیبی پُر، قوی و فریاد زننده عرضه کرده.
⚪ - برداشت رمانتیک نوبیل از این سنگ، کهربایی کم سن در ساختاری آروماتیک و سبُک هست.
⚪ - برکورت کهربایی لطیف رو بستری برای روایح دیگه ساخته، بستری که خودش خوب به چشم میاد.
⚪ - ماسک در ترکیبی پیچیده کهربایی چوبی/حیوانی ساخته که حسابی صمغی هست.
⚪ - ایستواغ دو پغفم یه کهربای وانیلی خیلی خوشمزه رو ارایه کرده.
⚪ - المپیک ارکیدز کهربایی پخته، گرم و جا افتاده رو با ساختار محکم عرضه کرده.
⚪ - استفان هامبرت لوکاس بر روی قدمت کهربا با حسی چوبی وخشک متمرکز شده.
⚪ - سرژ لوتان برداشتی شرقی و عمیق رو به شکلی دقیق از این سنگ خلق کرده.
⚪ - مونا دی اوریو کهربایی بسیار متفاوت، کهنه و چرک برای مخاطبان خاص و صبور خودش ساخته.
⚪ - جووُی تعبیری خوشمزه از نوع شکلاتی با حس گرم و ته مایه ای زمینی از کهربا داره.

نگارندگان: فربد غفاری و محمد ابوطالبی
⚪

• دُغسه در ساختاری ساده یک کهربای شیرین و عسل مانند رو در کنار مُشک قرار داده.
• ⚪
•  بالدسارینی ترکیبی مردانه با شخصیت کلاسیک، و تعبیری نه چندان سرراست از این ماده ساخته.
• ⚪
•  آمواژ شرقی ترین کهربا رو در ترکیبی پُر، قوی و فریاد زننده عرضه کرده.
• ⚪
•  برداشت رمانتیک نوبیل از این سنگ، کهربایی کم سن در ساختاری آروماتیک و سبُک هست.
• ⚪
•  برکورت کهربایی لطیف رو بستری برای روایح دیگه ساخته، بستری که خودش خوب به چشم میاد.
• ⚪
•  ماسک در ترکیبی پیچیده کهربایی چوبی/حیوانی ساخته که حسابی صمغی هست.
• ⚪
•  ایستواغ دو پغفم یه کهربای وانیلی خیلی خوشمزه رو ارایه کرده.
• ⚪
•  المپیک ارکیدز کهربایی پخته، گرم و جا افتاده رو با ساختار محکم عرضه کرده.
• ⚪
•  استفان هامبرت لوکاس بر روی قدمت کهربا با حسی چوبی وخشک متمرکز شده.
• ⚪
•  سرژ لوتان برداشتی شرقی و عمیق رو به شکلی دقیق از این سنگ خلق کرده.
• ⚪
•  مونا دی اوریو کهربایی بسیار متفاوت، کهنه و چرک برای مخاطبان خاص و صبور خودش ساخته.
• ⚪
•  جووُی تعبیری خوشمزه از نوع شکلاتی با حس گرم و ته مایه ای زمینی از کهربا داره.

"هوای کویر مراکش" از برند اندی تاوئر

گرمای تفتیده صحرا، در یک غروب گرم،

وقتی زمین سوز آفتاب رو بعد یک روز داغ دوباره تو هوا آزاد میکنه! 

زمین ترک خورده از تشنگی و شنهای روان. 
لمیده بر شتری در کاروانی از ادویه جات بسوی ناکجا آباد! 
باد از دور دستها رایحه گلی خیلی ضعیف رو میاره، منتهی خیلی دور و خیلی ضعیف.
چشمهای خیره به آسمون و شمارش ستاره هایی که دونه دونه ظاهر میشن.

عطر " 02 L`Air du Desert Marocain " از برند Andy Tauer

پ.ن: غیر و پیش از خود رایحه اولین چیزی که چشمگیره تو این عطر بسته بندی بی نظیرشه. واقعن عالیه من لذت بردم.

"پرنده ی سیاه" از خانه ی مادرسالار

“Blackbird” by House of Matriarch

زیاد نیستند هنرمندان عطرسازی که با آفریده های خود می توانند در چشم بر هم زدنی ما را به جایی متفاوت از فضای فیزیکی حال حاضرمان ببرند و ذهن و احساساتمان را در خیال و خاطرات غوطه ور کنند. اما تنها انگشت شمارانی از این زمره توانایی آزاد کردن نیروی جادوییِ شگرفِ نهفته در عطر را دارند؛ آنهایی که خودشان عمیقا به جادو باور داشته باشند.
معجون های افسونگرِ اینچنینی از افکار و احساسات ما گذر کرده و به ژرفای تاریک و دست نیافتنی روان ما نفوذ می کنند.

پرنده ی سیاه آغازی تند و گیاهی؛ تلخ، سبز و تازه دارد، پر از برگ ها، شیره ی چسبناک و چوبِ انواع گوناگون ناژویان*، چرم و بنگ. چرم؛ چرب و حیوانی، جدی و تلخ، به مرور پر رنگ می شود. عود و سایر چوب ها، صمغ ها و بخورات، رگه های دودی و ادویه ای؛ زنجبیل، دارچین، صمغ لادن، آویشن، علف های دریایی... این ترکیب آنقدر پیچیده است که کالبد شکافی کاملش از عهده ی من برنمی آید!
خیلی خلاصه این ترکیب را می توان چرمی، عودی، صمغی و بخوری با پس زمینه ای گیاهی/جنگلی، زمینی و حیوانی معرفی کرد. برای من ابتدای این عطر بی شباهت به محیطی جنگلی نیست، اما به تدریج تداعی کننده پرستشگاهی بسته و مرموز میشود که در آن مراسمی معنوی در حال انجام است. تالاری چوبی پر از بخورات مقدس و شمن ها با کیسه های چرمی پر از گیاه. فضایی نسبتا تاریک که روزنه هایی کوچیک خطوطی از نور را به درونش راه می دهند.
با این همه شلوغی، ترکیب عطر در کل متعادل، آرامش بخش، عمیق و مراقبه گرایانه است. برتری بزرگ این اثر، چندوجهی بودن دور از تصورش می باشد. همنشینی تازگی و کهنگی، تاریکی و روشنی، سبکی و سنگینی، خیسی و خشکی را می توانید در این معجون ببینید. روی پوست من چرم از اوایل کار رایحه غالب می شود و کم کم با پررنگ شدن عود، شدتش فروکش می کند. آمیزه ی بوهای درختان مخروطی ، بوی چوبی کهنه و نمناک، و بخوراتی صمغی با ته مایه ای ادویه ای و همچنین روایحی حیوانی و رگه ای پودری، و البته چرم که کمی رام شده، تا انتها ملازم این عودِ جا افتاده هستند.

___________

با اینکه شخصا این اثر را بسیار جادویی و رمز آلود می دانم، به راحتی توسط یه شخص جدی با ظاهری  شسته و رفته و لباس رسمی قابل استفاده است! عطری جذاب، شیک، سکسی، ماندگـــــار ... و در یک کلام دربردارنده ی تمام خصوصیات ظاهری همه پسند.
اما پوشیدن این عطر به چیزی بیش از جسارت نیاز دارد و درکش به چیزی بیش از دوست داشتن و شامه ای کارکشته.
_______________________________________________
*ناژویان: درختان مخروطی یا همان خانواده ی کاج و سرو و غیره

با سپاس از علی ملتی که امکان تجربه ی این اثر را به من داد.

نگارنده: فربد غفاری

 

Cimabue DSH Perfumes

عطر  Cimabue (تلفظ: chim-ah-boo-ey)  جزو مجموعه Parfums des Beaux Arts  برند  DSH Perfumes بوده ، با تیراژ محدود عرضه شده و از پرفروشهای شرکت می باشد. این عطر سفری هست در ابعاد فضا و زمان به بیزانس. عطار (Dawn) مواد استفاده شده در عطر رو بصورت زیر نام برده:
تاپ: برگاموت، نارنج، هل
میدل: گل میخک، دارچین
بیس: لابدانوم، کلمانتین، میخک، سندل هند شرقی، ژرانیوم، موم عسل، یاس، نرولی، لیمو، رز مراکش، سندل میسور، جوز هندی، اوپاپوناکس، زعفران، بنزویین، سندل تامیل نادو، مریم و وانیل.

وقتی عطر رو استفاده و شروع به تست می کنید، اولین چیزی که میگید اینه: وای چقدر خوشمزه است. یک رایحه خوراکی - شرقی بسیار خوشمزه. شروع عطر خیلی پیچیده است. عین یک گرداب که روایح مختلف رو در خودش میپیچونه و فرو میده تا به یک آرامشی برسه. یک رایحه خیلی عالی. صمغها ، دارچین، وانیل و مرکبات مشخصا نارنج توش حضور دارند.  حضور مرکبات طوریه که رایحه در عین شیرین بودش به ترشی هم میزنه البته خیلی کم. مرکبات بتدریج توش از بین میره و صمغها دیرتر، اما سندل جاشو پر می کنه. 

اما اونچه که از اول تا آخر رایحه بصورت پر رنگی دیده میشه دارچین هست و وانیل بعلاوه حس انیمالیک موم در پشت وانیل. وجود این دو به میزانی استفاده شده که رایحه خیلی شیرین هم نشه. بسیار عالیه. وجود هل مانند اونچه که در عطرهای تاوئر میبینیم حالت ادویه ای رایحه رو بیشتر می کنه. وجود زعفرون عین یک روح در رایحه حضور داره. وجودشو مستقیم حس نکردم ولی میدونم که هست عین یک روح در بدن خاکی ، داره به عطر هویت و جان میده.
بقیه مواد در این عطر برای دیزاین و شکل دادن به این مواد استفاده شده است. حالت شیرینی عطر منو یاد شرگی سرج انداخت و تا حدودی مشابه هستند.
عطر یونیسکس ذکر شده اما بنظر من بیشتر طرف مردونه است. پخش بو بسیار عالی و همچنین ماندگاری خیلی خوب و عطر مناسب استفاده در فصلهای سرد هستش. 

Le Parfum de Therese

عطر Le Parfum de Therese از برند frederic malle در دهه پنجاه میلادی توسط Edmond Roudnitska به عشق همسرش "Therese" ساخته شد و آنرا به وی هدیه کرد. تا وقتی ادموند زنده بود این عطر بطور اختصاصی توسط ترز استفاده میشد تا اینکه در سال 1996 که ادموند فوت میکنه . در سال 1999 خانه عطر مال پیش همسر ادموند میره و ازش میخواد فرمول یکی از کارهای تک و ناب وی را در اختیارشون قرار بده تا تولید کنند. اینجا بود که ترز فرمول ساخت این عطر رو به Frederic Malle میده و این عطر در سال 2000 به تولید انبوه میرسه.

ادموند در دهه 50 کارهای برجسته دیگری هم طراحی کرده بود که Diorissimo Christian Dior و Eau D`Hermes Hermes از آن جمله اند.

این عطر جزو یکی از کارهای بسیار کمپلکسه که بشدت تغییر فاز میده. در عین حال بسیار یکپارچه و یکدسته و شما نتها رو به راحتی در هر فاز نمیتونید از هم جدا کنید. فکر کنم در سالی که تولید شده با توجه به موادی که در آن زمان استفاده میشد دهه ها از عطرهای زمان خودش جلو بوده.

عطر با اولین اسپری که زده میشه با یک بوی آبکی و سبک از خربزه شروع میشه. خربزه رو کاملن حس میکنید. حالت آبکی و فِرِش اول اون کاملن بخاطر همین بو هست. بعد چند ثانیه اون حالت خربزه ای میره و یواش یواش عطر حالت تلخ ، سبز و تیره بخودش میگیره. بنظرم بوی ادویه جات مثل فلفل و جوز هندی و گل بنفشه اینجا بازی رو بدست گرفتن. بعد از چند ثانیه بعد یواش یواش یاس میاد و بازی رو بدست میگیره. بوی یاس اینجا حالت سبک و تازه نداره. بسیار عمیق و ایندولیکه. این حالت تند و تیزیش یمقدار کار رو به رایحه های کلاسیک اون زمان نزدیک میکنه. بنظرم سایر گلها مثل رز و بنفشه بیشتر برای نقش دادن به یاس استفاده شدن و وجودشون حس نمیشه.

بعد از مدتی یواش یواش نتهای میوه ای عطر بالا میان همطراز اون رایحه یاس کمرنگ و کمرنگتر میشه تو این فاز بوی عطر شبیه این آدامسهای میوه ای میشه که بسیار ناز و خوشمزه است.

در آخرین مرحله رایحه گلها کامل از بین میرن و اونچه باقی میمونه رایحه بینظیر میوه ایه . اینجا باز شما فقط حس میوه ای دارید و نمیتونید تشخیص بدین ترکیب چیاست. ولی ظاهرن از ترکیب دو نت اصلی نارنگی و آلو سیاه این رایحه بدست اومده.

در مجموع عطر حس گلی- میوه ای داره. پخش بوش ابتدا خیلی بالاست اما بتدریج کم میشه و به پوست میچسبه. ماندگاریش رو پوست من حدود 7-8 ساعته.

پ.ن: علاوه بر بسته بندی خیلی خوب و شیشه های ناز. اسپری های فردریک مال یکی از بهترین اسپری هاییه که تا حالا دیدم. پخش مایع اون بینظیره. بنظرم برند در این زمینه از دقت و وسواس بالایی برخورداره.

Mugler Cologne, Thierry Mugler

بچه بودم و تو یک باغ مربوط به کارمندای یک شرکت تولیدی زندگی میکردیم. تو باغ پر بود از درختهای نارنج. تو فصل بهار ما رو میفرستادن برای چیدن شکوفه . مادرم باهاشون مربا درست میکرد. وقتی اونا رو میتکوندیم کلی هم برگ نارنج میریخت رو سرمون خیلیاش زیر پام له میشد و بوشون در میومد. مادرم گاهی برای پختن فرنی از جوانه نارنج استفاده میکرد. بوش بینظیر بود تو فرنی. این ترکیب رایحه رو جای دیگه ای هم حس کرده بودم. گاه گداری میرفتیم حموم عمومی! بوی گلی- سبز صابونها بود یک زمانی. 

بعدها که بزرگتر شدم رفتیم تو یک آپارتمان همه چی تازه بود و طراحی شده از جمله بوها. خونمون بوی نویی میداد ولی دیگه از بوی طبیعت خبری نبود. دیگه عصر فلز بود و لیزر و کامپیوتر. نمیدونم رایحه اش هم رو چه حسابی مخصوص خودش بود. اگه بگم بوی لیزری میتونین حس کنید منظورم چیه؟ اونو تو Allure Homme Sport Chanel هم حس کرده بودم. همینطور بلک برد. مثکه قانون شده برای نشون دادن تمدن و مدرن بودن رایحه. 
حالا هم که اینو گرفتم. برای زمانهای گرم . تابستونها ، گاهی هم زمستونها وقتی تو شب سرد کنار بخاری نشستی و بخاری بیش از اون چیزی که باید فعالیت میکنه و عرق گرماش به پیشانی شما میمونه.
رایحه وقتی به تن میشینه خیلی زود تمایل نداره پاشه ، اینگار یک جای گرم و نرم پیدا کرده که همه سردی مزاجشو تعدیل میکنه 6 شایدم 7 ساعت. خوبه برای یک عطر خنک.