گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۴
بهمن

خیلی وقتا میشنوید یه رایحه ای بوی بالسامیک (balsamic ) داره. منظور از این اصطلاح یک بوی چرب، شیرین و سنگینه که یه جورایی شیره های چسبناک رو به خاطر میاره. وقتی کسی عبارت بالسامیک یا سرکه بالسامیک بکار میبره، منظورش از این سرکه های 7 ساله تو این شیشه هاییه که بهش نیزه میگن و خونه مادربزرگا زیاد دیده میشه و یا تو بشکه های چوبی قدیمی ریخته میشه که یه بوی شیرین، غلیظ و تیره دارن . موادی همچون بنزویین، استیراکس، تلو بلسان و پرو بلسان یه همچین بویی میدن. نتهای پایینی Clinique Aromatics Elixir و Guerlain Shalimar, Ormonde Jayne Tolu بوی بالسامیک قوی ای دارن.


  • علی ملتی
۰۴
بهمن

چند سطر راجع به معنی کلمه عِطر در فرهنگ دهخدا و انواع عطر در زمانهای قدیم:

عِطر : (ع اِ) بوی خوش . (منتهی الارب ) (دهار). خوشبو و بوی خوش . (غیاث اللغات ). ماده ٔ خوشبوی نباتی یا حیوانی و روغنی شکلی است که دراندامهای مختلف غالب گیاهان وجود دارد. (فرهنگ فارسی معین ). ج ، عُطور. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). خوشبوی و خوشبوئی و بوی خوش از هر چیز که برآید. (از ناظم الاطباء). معروف است در ایام و حالیه ، عطریات در مشرق زمین بسیار متداول و مستعمل بوده و هست و به اشخاص و به لباس و رختخواب و غیره پاشیده می شد. (قاموس کتاب مقدس ). تطیب و عطر زدن نزد اعراب جاهلی از دلایل ثروت و نجیب زادگی بوده است . (از تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان ج 5 ص 83). بوی خوش و چیزی که آن را بخور کنند چون لبان ، و این مجاز است . و با لفظ سودن و پیچیدن و افشاندن و در عطر کشیدن و به عطر مالیدن مستعمل است . (آنندراج ). عطرهای قدیم عبارت است از: مشک . عنبر. ند. غالیه . زباد. لادن . گلاب . عود. بان . عبیر. کافور. صندل . اظفارالطیب . اشنه (دواله ). زهری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). میعة. مائعة. معتقة : خداوند زیاده چه فرماید از جامه و جواهر و عطر و رسول را معلوم است که چه دهند. (تاریخ بیهقی ص 296).


تصویر یک عطردان برنزی قدیمی ایرانی مربوط به 900-1200 قبل از میلاد. منبع: antiques.com

- عطر مثلث ؛ عطر مرکب از عود و عنبر و صندل است و بهتر از آن عطر مرکب از عطر گلاب و عطر عودو عنبر است . (مخزن الادویه ). 

- عطر مثلثی ؛ خوشبویی که از عنبر و مشک و دیگر عطریات سازند و آن را به عربی غالیة و به هندی ارگجه خوانند. (آنندراج ) (از برهان ). و رجوع به عطر مثلث و مثلث شود.

عطر مَنشِم ؛ حب دهن منشم است . (مخزن الادویه ). حب المنشم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). 


تصویر یک عطردان برنزی قدیمی ایرانی مربوط به 900-1200 قبل از میلاد. منبع: antiques.com


  • علی ملتی
۰۳
بهمن

عبارت آروماتیک Aromatic در توصیف عطر به نت های سبز و کافوری گفته میشه که در گیاهانی نظیر اسطوخودوس، رزماری و مریم گلی وجود داره. نتهای بالایی عطرایی مثل Dior Eau Sauvage و Caron Pour Un Homme و Guerlain Habit Rouge حالت آروماتیک دارن.


  • علی ملتی
۰۳
بهمن

سیویت افریقایی: همچنین به مشک سیویت نیز معروف است، که از کیسه معطر این جانور به دست می‌آید.



هایر رِیسیوم: به سنگ افریقایی معروف است، که از فضولات سنگ شده حیوانی بنام راک هایراکس (وبر الصخری به عربی) به دست می‌آید.



مشک آهو: در اصل از کیسه مشک آهوی آسیایی گرفته می‌شود، امروزه این نوع مشک با نوع مصنوعی آن که به مشک سفید معروف است جایگزین گردیده‌است.



کاستوریوم: از بدن سگ آبی آمریکای شمالی گرفته می‌شود.



عنبر سائل: تکه‌ای از ترکیبات چربی اکسید شده، که از بدن نهنگ عنبر گرفته می‌شود. از آنجایی که برداشت عنبر سائل از بدن نهنگ عنبر بدون هیچ گونه آسیبی به بدن جانور انجام می‌شود، از معدود عوامل معطر حیوانی است که درباره آن بحث‌های جانبی کمی وجود دارد.



موم عسل: که از کندوی زنبور عسل بدست می‌آید. موم عسل و خود عسل هردو از طریق حلال‌ها می‌توانند استخراج شوند و ابسولوت (absolute) بوجود آورند. موم عسل در اتانول حل شده و اتانول تبخیر می‌شود تا ابسولوت موم عسل بدست آید.


  • علی ملتی
۰۳
بهمن

بچه بودم و تو یک باغ مربوط به کارمندای یک شرکت تولیدی زندگی میکردیم. تو باغ پر بود از درختهای نارنج. تو فصل بهار ما رو میفرستادن برای چیدن شکوفه . مادرم باهاشون مربا درست میکرد. وقتی اونا رو میتکوندیم کلی هم برگ نارنج میریخت رو سرمون خیلیاش زیر پام له میشد و بوشون در میومد. مادرم گاهی برای پختن فرنی از جوانه نارنج استفاده میکرد. بوش بینظیر بود تو فرنی. این ترکیب رایحه رو جای دیگه ای هم حس کرده بودم. گاه گداری میرفتیم حموم عمومی! بوی گلی- سبز صابونها بود یک زمانی. 



بعدها که بزرگتر شدم رفتیم تو یک آپارتمان همه چی تازه بود و طراحی شده از جمله بوها. خونمون بوی نویی میداد ولی دیگه از بوی طبیعت خبری نبود. دیگه عصر فلز بود و لیزر و کامپیوتر. نمیدونم رایحه اش هم رو چه حسابی مخصوص خودش بود. اگه بگم بوی لیزری میتونین حس کنید منظورم چیه؟ اونو تو Allure Homme Sport Chanel هم حس کرده بودم. همینطور بلک برد. مثکه قانون شده برای نشون دادن تمدن و مدرن بودن رایحه. 
حالا هم که اینو گرفتم. برای زمانهای گرم . تابستونها ، گاهی هم زمستونها وقتی تو شب سرد کنار بخاری نشستی و بخاری بیش از اون چیزی که باید فعالیت میکنه و عرق گرماش به پیشانی شما میمونه.
رایحه وقتی به تن میشینه خیلی زود تمایل نداره پاشه ، اینگار یک جای گرم و نرم پیدا کرده که همه سردی مزاجشو تعدیل میکنه 6 شایدم 7 ساعت. خوبه برای یک عطر خنک.

  • علی ملتی