گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

در معنی عطر به فارسی

يكشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ب.ظ

چند سطر راجع به معنی کلمه عِطر در فرهنگ دهخدا و انواع عطر در زمانهای قدیم:

عِطر : (ع اِ) بوی خوش . (منتهی الارب ) (دهار). خوشبو و بوی خوش . (غیاث اللغات ). ماده ٔ خوشبوی نباتی یا حیوانی و روغنی شکلی است که دراندامهای مختلف غالب گیاهان وجود دارد. (فرهنگ فارسی معین ). ج ، عُطور. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). خوشبوی و خوشبوئی و بوی خوش از هر چیز که برآید. (از ناظم الاطباء). معروف است در ایام و حالیه ، عطریات در مشرق زمین بسیار متداول و مستعمل بوده و هست و به اشخاص و به لباس و رختخواب و غیره پاشیده می شد. (قاموس کتاب مقدس ). تطیب و عطر زدن نزد اعراب جاهلی از دلایل ثروت و نجیب زادگی بوده است . (از تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان ج 5 ص 83). بوی خوش و چیزی که آن را بخور کنند چون لبان ، و این مجاز است . و با لفظ سودن و پیچیدن و افشاندن و در عطر کشیدن و به عطر مالیدن مستعمل است . (آنندراج ). عطرهای قدیم عبارت است از: مشک . عنبر. ند. غالیه . زباد. لادن . گلاب . عود. بان . عبیر. کافور. صندل . اظفارالطیب . اشنه (دواله ). زهری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). میعة. مائعة. معتقة : خداوند زیاده چه فرماید از جامه و جواهر و عطر و رسول را معلوم است که چه دهند. (تاریخ بیهقی ص 296).


تصویر یک عطردان برنزی قدیمی ایرانی مربوط به 900-1200 قبل از میلاد. منبع: antiques.com

- عطر مثلث ؛ عطر مرکب از عود و عنبر و صندل است و بهتر از آن عطر مرکب از عطر گلاب و عطر عودو عنبر است . (مخزن الادویه ). 

- عطر مثلثی ؛ خوشبویی که از عنبر و مشک و دیگر عطریات سازند و آن را به عربی غالیة و به هندی ارگجه خوانند. (آنندراج ) (از برهان ). و رجوع به عطر مثلث و مثلث شود.

عطر مَنشِم ؛ حب دهن منشم است . (مخزن الادویه ). حب المنشم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). 


تصویر یک عطردان برنزی قدیمی ایرانی مربوط به 900-1200 قبل از میلاد. منبع: antiques.com


  • علی ملتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی