گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲۳ مطلب با موضوع «تعریف واژه ها» ثبت شده است

۱۹
دی

در شرح عطرها گاهی برمیخوریم به جمله ای که این عطر یک بوی کافوری داره. معنی این جمله چیه؟ بوی کافوری به بوی تیز و سردی گفته میشه که به همراه کافور به مشام میرسه. به اون حالت تند و تیزی ، سرما و دارویی مانند یک رایحه ، کافوری گفته میشه. بوی کافوری در خیلی از اسانسهای بدست آمده از گیاهان دارویی احساس میشه مثل اکالیپتوس، اسطوخودوس و نعناع هندی.


  • علی ملتی
۱۷
دی

وقتی از یک رایحه صحبت میشه از تعابیر مختلفی برای نمایش اون استفاده می کنند. یکی از این واژه ها ایندولیک (Indolic) هستش . بوی ایندولیک به بویی شبیه گوی های نفتالین گفته میشه که در گلهایی نظیر یاس، بهار نارنج و مریم به مقدار زیادی وجود داره.

عجیبی Indole در اینه که با تراکم بالا در مدفوع نیز وجود داره. وقتی تراکم این ماده زیاد باشه بوی بد مدفوع مانند می ده . اما وقتی تراکم و غلظت آنرا کم کنیم بسیار خشبو شده و بوی گلها از آن به مشام میرسه.

عطر Annick Goutal Néroli یک عطر بر پایه گل بهار نارنجه که یک بوی غنی و ایندولیک داره و در برابرش عطر Jo Malone Orange Blossom Cologne هستش که با همون ایده بوجود اومده اما ایندول رو خیلی سبک و ملایم استفاده کرده.


  • علی ملتی
۱۰
دی

امروز با تجربه های مدرن و نامانوس دنیای عطر، که انتزاعی ترین نوع زیبایی حساب میاد، امکان تجربۀ این مقوله به مراتب قریب به وقوعتر شده و Red +MA (پلاسمای قرمز) دال این قضیه میتونه باشه. عطری که به راحتی میشه ناعطر یا ضد عطر معرفیش کرد. البته من با ناعطر موافقترم چون ضد عطر یه جورایی کلا پاک کنندۀ عطره انگار.


برند ایتالیایی Blood Concept که فقط چند سال از عمرش میگذره تو سال 2012 این عطر رو وارد بازار کرد و از همون اول این عطر منتقدایی داشت و کسایی که بنا به هر دلیلی فقط تو بوق و کرنا کردن که این کار هنری هست. خود منم اولش قبول داشتم که خیلی هنری هست اما بعد که با کارهای دیگه آشنا شدم دیدم هنر تو بطن بو نهفته هست نه تو کانسپت و ایدۀ کار. هر چی باشه عطر یه مقولۀ انتزاعی هست و تو فیزیک جامدات سهمی نداره برای همین هرچقدر هم توش فرو بریم و کنکاو کنیم هنوز نمیتونیم یه عطر رو فکس بفرستیم! به همون میزان مسخره هست که من این عطر رو بزنم و تو خیابون جار بزنم که ایدۀ این کار چیه تا مردم وقتی بوش میکنن فرار نکنن.
ایدۀ کار Blood Concept از گروههای خونی و تکامل بشری گرفته شده که .... ای بابا ول کنید اصلا چه اهمیتی داره جزئیاتش! بحث دقیقا سر اینه که چطوری به این عطر نگاه کنی؟ اگه بگیم عطر برای خوشبو بودن هست خب این عطر کلا زیر سوال میره. اگه بگیم جنبۀ هنری داره مثل "چشمه" اثر مارسل دوشان هنرمند دادائیست، خب از اونجایی که قابلیتِ زیبایی شناسیِ تعریف شده رو نداره پس فروش هم نداره بنابراین نیازی نبود اینهمه تولید کنن! 100 تا تولید میکردن یه سری طرفدارای هنری میومدن میخریدن میذاشتن تو خونه هاشون. ‎pacman emoticon‎ ‎pacman emoticon‎

عطرای Blood Concept در کل برای مخاطب عام ساخته نشدن، یه هیچ وجه. یه سری آدمهای خاص که معمولا تو کار مد هستن، تیپ های آوانگارد که تو هر جای دنیا آوانگارد هستن ممکنه این عطر رو استفاده کنن.



حالا بحث رو اینطوری شروع کنیم: از کدوم دید ببینیم؟
اول دید هنری عطر رو ببینیم. خب کانسپت کار همونطور که قبلا هم گفته بودم خیلی جالبه که اشاره به اصل بشر میکنه؛ خون. و این رو با اکوردهای سینتتیک سر هم میاره. اکورد خون، اکورد شیر، اکورد فلزی، نت آلدهیدی، اکوردهای چوبی و ادویه ای. آنتوان لی جانوری هست که ا پس این کار حسابی برمیاد. فقط یه مسئله ای وجود داره. من ممکنه بتونم عطر با بوی خدا بسازم، یا بوی سیاره ناهید، یا مثل این با بوی خون و شیر و .... اما واقعا چه نیازی هست که با بوی خون عطر بسازیم وقتی میدونیم که این عطر ناخوشایند هست. همین کانسپت رو اگه یه برند معمولی مثل گوچی میزد باید برای ابد در دکان رو تخته میکرد چون سیل منتقدا بود که میخواستن بهش حمله کنن ‎pacman emoticon‎ اما یه برند نیش یهویی میاد بیرون با شیشه های خوشگل و قیمت گزاف و کلی ناز و عشوه و همه هم کانسپت رو تشویق میکنن. مشکل سر ایده نیست. هر کسی آزاده هر ایده ای بده؛ مشکل سر اینه که ایده تا چه حد اصیل هست و تا چه حد به محتوای عطر وابسته.
برگردیم سر اون یکی نگرش که بحث زیبایی شناسی هست. اساسا این مفهوم زیبایی فقط ثانیه هایی قبل از انهدام زمین تو 4 میلیارد سال دیگه توسط یه کسی که تو اون لحضات داره فکر میکنه کشف میشه و حتی به زبان هم نمیاد و دنیا نابود میشه .  این مفهوم زیبایی فقط تو محتوای متن هر بحث ممکنه تعریف پیدا کنه.


یه زمانی با دوستی بحث میکردیم دربارۀ رایحه. میگفت اگر به ما تو کودکی یاد نداده بودن که بوی مدفوع بده و بوی رز خوبه ما نمیتونستیم تشخیص بدیم که چه بویی بده و چه بویی خوبه. در واقع بوی محیط پیرامون رو با هویت فیزیکی اجسام تعریف میکنیم. مدفوع کثیفه پس بوش هم بده. گل زیباست پس بوش خوبه. اما مثلا مشک چی؟ مشک که بوی چرک و نمور و ادرار گونه داره به همون قدرت که بوی سکسی و جذاب داره، چی؟ یا بوی قوی گلهای ایندولیک که بوی شدیدشون شبیه بوی مدفوع میشه و بوی رقیقشون خوبه؟ بوی کافور؟ پس باز این تعریف هم به بن بست میخوره. بنابراین انتظار معجزه نمیره که عطر برای همه خوشایند باشه. چنین چیزی ممکن نیست. اما یه چیزی ممکن و محتوم و مقطوع هست! گیرم، من تحت تاثیر رویوهای دیگران، اخبار و ویدئوهای این عطر قرار گرفتم و نتونستم درک درست و پاکی ارائه بدم. در عوض این عطر رو روی دو نفر دیگه هم تست کردم بدون اینکه حتی اسم عطر رو بدونن! طفلکی ها ترسیده بودن که نکنه اسیدی چیزی باشه. به هر کی نشون بدین جا میخوره و پس میزنه! بنابراین بدون پیش زمینه در مورد بو هم این عطر بد هست.


حالا اصلا بریم خود عطر رو ببینیم چطوری هست. با بوی بسیار تیز و چرب شیر مانند و بوی خون شروع میشه. حسی مرموز و خیلی روشن داره. سفید و شیری با بوی غالب خون و آلومنیوم و آلدهید. این بو به قدری مشمئزکننده هست که نمیتونم شروع عطر تا 15 دقیقۀ اولش رو برای بیشتر از یک یا دو ثانیه تحمل کنم. فقط دلم میخواد این رو بو کنین و ببینین من چی کشیدم تا در مورد این شرح نوشتم . خدا رو شکر این برند کلا خط تولیدش رو داره میبینده و این عطر رو هم کلا مقطوع النسل میکنه! قراره با کانسپتی جدید وارد بشه. امیدوارم این سری در بارۀ روده و معده نباشه!


نگارنده: کیوان مشهدی

  • علی ملتی