گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

مصاحبه با آنجلو

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ق.ظ

Angelo Orazio Pregoni مالک و عطار برند Perfumes O'driù در ایتالیاست. بنا به روند گذشته در شرح عطار ها میخواستم یک شرح کوچیک راجع به کاراش بنویسم که به ذهنم رسید چرا از خودش راجع به زندگی و کارش نپرسم. سعی کردم به یکی دو تا از نکات تاریک کاریش اشاره کنم. همینطور که میدونین من از روده درازی تو متن خوشم نمیاد واسه همین بسیار مختصر و مفید اینکار رو انجام دادم. این برای خسته نشدن خودم، آنجلو و شما فک کنم مفید باشه ، در ارتباط با فلسفه کاریش منو ارجاع داد به دو تا از مقالاتش که اونا رو در عوض جوابها ترجمه کردم. و اما مصاحبه:


من: سلام آنجلو ممنون از وقتی که بهم دادی. اول از همه میتونم بپرسم چندسالته؟

آنجلو: 44 سال


من: کی و چگونه راجع به استعداد خودت تو عطاری پی بردی؟

آنجلو: این مطلب بر میگرده به سال 1996 که اولین عطر رو برای خودم ساختم.


من: برام سوال بود که بدونم هیچ دوره کلاسیک عطر سازی هم تا حالا دیدی یا نه؟

آنجلو: نه به این شکل. اما برای سالهای زیادی بعنوان یک متخصص تشخیص بو "Nose" در دنیای مشروبات الکلی بکار مشغول بودم و البته مدتی هم سرآشپز بودم.


من: خوب با این اوصاف کی وارد کار عطرسازی شدی؟

آنجلو: از سال 2011 بود که با شروع و ایجاد برند O'driù وارد دنیای حرفه ای عطر شدم.


من: وقتی عطر تازه ای میخوای بسازی به چی فکر میکنی ؟ فلسفه بخصوصی برای کارت داری؟

آنجلو: نگاه کنید بینی ما به دقت و اعتبار چشمامون نیست. اما میتونم با یک مثال نشون بدم که چطور احساس بویایی ما کار میکنه: فرض کنید تو یک بار تاریک نشستید و دارید آبجو میل میکنین (آقا این مثالها ربطی به من نداره اون داره میگه.) چشاتون خودشونو با تاریکی تطبیق میدن و میتونین رنگها رو تو اون وضعیت تشخیص بدین. حالا اگه در همون جا برید بیرون وقتی که آفتاب در وسط آسمون داره میدرخشه اونوقت در عرض کسری از ثانیه چشماتون خودشو با شرایط جدید میتونه وفق بده و به کارش ادامه بده. قطعن اگه بجای چشم دوربین فیلمبرداری بود نمیتونست اینکار رو بکنه. قدرت حس بینایی ما در تشخیص نور و رنگ در شرایط مختلف بر میگرده به حافظه ما، توانایی مغز ما در پردازش تصویرهایی که از قبل میشناخته این امکان رو به چشمهای ما میده که ببینیم.

حس بویایی ما هم همینطور کار میکنه با همون نقاط ضعف. همیشه اون اولین رنگ رو "میبینه" ، بعد بوی بعد رو و در ادامه بعدیشو تا آخر. اما اگه اون آرشیو مغزی از روایح مختلف در حافظه وجود نداشته باشد اون نمیتونه بیش از رنگ اول و احیانا دوم رو ببینه. برای ایجاد اون بانک ذخایر روایح در حافظه ، نه تنها حس بویایی بایست دایم کار کنه بلکه رابطه تنگاتنگی هم بایست با مغز داشته باشه، که ما بایست با سعی و تلاش فراوان اون پایگاه داده ها رو تو مغز ایجاد کنیم که فرایند طولانی ای خواهد بود. روایح کمی وجود داره که بسرعت میتونه به خاطر سپرده بشه: رایحه خطر (مثلن آتیش سوزی)، روایح مربوط به غذا، موارد مربوط به دفع مواد زاید بدنی و البته موارد مرتبط با روابط جنسی.

من هر وقت که راجع به مواد اولیه عطرسازی فکر میکنم ترجیح میدم فقط راجع به مواد اولیه صحبت نکنم بلکه راجع به احساساتی که بوجود میارن حرف بزنم. اگه کسی بپرسه چرا؟ همیشه جواب میدم که نقاشی فقط یک مجوعه از ترکیب رنگهای خاص نیست. 

"a paint is not only a matter of colors"



با توجه به این ملاحظات: درک ما از تکلم و رنگ کاملا به هم مرتبط هستند. راه و روشی که ما از طریق اون ، دنیا رو میبینیم (نگرش) بر روی نحوه استفاده ما از زبان گفتاری اثر میگذاره و بالعکس. عملکرد سمت چپ مغز رو میشه با درک تکلمی و بصری تحت تاثیر قرار داد . این روند در کودکان معکوسه چرا که هنوز درک بینایی به بخش تکلمی ارتباط پیدا نکرده. ظاهرن کودکان رنگها رو به شکل خالص اون مشاهده میکنند چرا که آنچه که اونا میبینند از درون لنز زبانی فیلتر نشده است. اما آیا درک بویایی ما هم تحت تاثیر درک تکلمی و زبانی ما میباشد؟ و اینکه چیزی که استشمام میکنیم آیا تحت تاثیر درک بصری ما از چیزی است که اونا رو تولید میکنه؟


هنگامی که من در مورد " عطاری هُنری" میشنوم متعجب میشم که چرا این صفت منجر به این نمیشه که با صنعت عطاری بعنوان "تولیدات هنری" برخورد بشه. البته منظور من تولید فقط یک بطری از یک عطر نیست ، بلکه کار هنری عطار اینجا مطرحه ، مثل کاری که یک نویسنده میکنه: یک کار فکری و خلاقانه و البته نه فقط با تیراژ یک کتاب که میبایست تو کتابخونه نگهداری بشه.


به همین ترتیب، من هنر رو بازتولید درک احساسات از طبیعت نمیدونم: این فقط یک تقلیده هرچند با هرگونه جاهطلبی در اجرای تواناییها و اصالت کار اجرا بشه. تو اینگونه کارها هیچ حس هنری ای وجود نداره. یک عطار (بعنوان یک هنر مند) قاعده و قانونی برای تسلط بر مواد خام اولیه داره، تا اثری رو خلق کنه تا کارش در ارتباط با طبیعت ، بعنوان یک کار اصیل و خلاقانه، قرار بگیره.


مردمی که عطر این عطار رو استفاده میکنن بخشی از اجرای هنری وی هستند، با تفسیر یک رایحه ، آنها میتونن زبانی رو که با اون ، عطار کارشو خلق کرده تعیین کرده و نشان دهند. در نتیجه برای یک عطار نه بازی ای وجود داره، و نه چیزی برای کپی برداری و تولید مجدد ،به جز مفهوم نو و ایده جدید. نیاز نیست شما خودتونو با این موضوع از پیش درگیر کنین که آیا این ، یک ایده خوب یا بدیه؟ آیا رایحه رو دوست خواهید داشت یا نه؟ چرا که یک عطر (بعنوان یک کار هنری) یک پست توی فیسبوک نیست، اما چیزیه مثل وجود خدا، و یا آزادی منکرین وجود خدا، برده داری و آزادی برده ها، زندگی و مرگ.کسی که عاشق مرگ نباشه زندگی نخواهد کرد.


من: به عنوان آخرین سوال، آیا تو هیچ پروژه ای غیر از برند خودت O'driù هم کار کردی یا میکنی؟

آنجلو: بله البته. با یک طراح مد خیلی معروف دارم روی باز طراحی دوباره چند تا از عطرایی که در گذشته برای O'driù در نسخه های محدود طراحی و عرضه کرده بودم همکاری میکنم.


باز هم تشکر از فرصتی که بهم دادی.


پ.ن: اول اینکه همونطور که میدونین من مهارتی تو مصاحبه گرفتن و کارهای ژورنالی و نگارش ویژه اونا ندارم. هر گونه کم و کسری تو نحوه تهیه و نگارش و ... رو مسئولیتشو بعهده میگیرم و خوشحال میشم دوستان خبره نظراتشونو بگن تا بیشتر یاد بگیرم.
دوم اینکه کار ترجمه خیلی سخته. امیدوارم اونچه تو فکر آنجلو بوده رو از طریق اونچه از جملاتش فهمیدم برای شما خوب بیان کرده باشم.

  • علی ملتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی