گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

گنتار

گنتار به معنی رایحه و بو در پارسی کهن بوده است. این صفحه در ارتباط با رایحه، عطر ، ادکلن و موضوعات مرتبط ایجاد گردید.

از آنجایی که بعضی از مطالب منتشر شده در سطح فضای مجازی در ارتباط با صنعت عطر، ادکلن و رایحه نادرست می باشد، این پیج در جهت اصلاح و گسترش تعاریف، دانش و اطلاعات در این زمینه و پالایش فرهنگ عمومی در این فضا ایجاد می گردد. خیلی از مطالب موجود در این صفحه قبلا توسط نگارنده و دوستانش در صفحه انجمن عطر ایران در فیسبوک ارائه شده اند. ولی بعلت عدم دسترسی و مشکلات ساختاری در فضای فوق الذکر، دوباره اینجا گردآوری و دسته بندی شده اند.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
۲۳
دی

این عطار در سال 1982 از موسسه ISIPCA perfumery school فارغ التحصیل شد و در نهایت توانست بعنوان دستیار Annick Goutal در این خانه عطر بکار مشغول شود. بعد از وفات انیک، ایزابل بعنوان عطرساز با دختر وی بنام Camille بکارش ادامه داد. 
بیشتر کارهای خانه عطر Annick Goutal با همکاری مشترک این عطر ساز ساخته شده است. عطرهایی مانند:
Annick Goutal Ambre Fetiche
Annick Goutal Duel
Eau D'Hadrien
Musc Nomade
Myrrhe Ardente



همچنین این عطرساز در ساخت بیشتر عطرهای برند سوییسی LesNez دست داشته و صاحب برند René Schifferle دست عطرساز را در ساخت عطرهای محیرالعقول باز گذاشته است. عطرهایی نظیر 
Turtle Vetiver
Turtle Vetiver Front
The Unicorn Spell
کار این عطار در این خانه عطر میباشد.

  • علی ملتی
۲۳
دی

وی عطرسازی را در Cinquième Sens و Firmenich آموخت و درادامه دوره کارآموزی خود را در شرکت (International Flavors & Fragrances (IFF گذراند. این عطار از سال 1995 در IFF مشغول بکار میباشد. 

اولین کارهای او بعد از 20 سالگی با ساخت شمعهای معطر شروع شد. وی عاشق رایحه های وانیل، نوزاد تازه متولدشده، دریای آتلانتیک، مُرّ و گل نیلوفر میباشد. 



از کارهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
Diesel: Only The Brave
Estée Lauder: Intuition
Joop!: Joop! Homme Wild
Lancome: Tresor Sparkling
Memo:Italian Leather 
Viktor&Rolf: Antidote

  • علی ملتی
۲۳
دی

یک داستان جالبی در ارتباط با Chanel N°19 وجود داره که اونو مرتبط با ایران میکنه. قصه اش رو تو یکی از سایتای بین المللی وقتی خوندم که داشتم راجع به باریجه (Galbanum) جستجو میکردم. روایت از این قراره که این عطر در سال 1970 به مناسبت تولد Coco Chanel در 19 آگوست اون سال لانچ میشه و برای همین اسمش رو شماره نوزده میزارن. این عطر یک رایحه سبز بر مبنای باریجه داشته و ستون و بیس عطر بوده. باریجه اون هم از ایران اونموقع تامین میشده و با تکنیکهای نوآورانه خاصی در زمان خودش اسانسش بدست میومده. از قضا کوکو یک سال بعد فوت میکنه منتهی تولید عطر ادامه پیدا میکنه تا در سال 1979 در ایران انقلاب میشه و صادرات باریجه به فرانسه قطع میشه. این بود که شرکت خیلی در تولید اون دچار مشکل میشه و دوباره عطارها رو جمع میکنه تا با دست نخوردن به رایحه انتهایی عطر رو ریفرموله کنن. اینه که از تاریخ 1980 مدل جدید اون اومد تو بازار.


  • علی ملتی
۲۲
دی

کودکی اش را در Picardy گذروند. جایی که در میان گلهای وحشی، گلخانه های متعدد و مزارع سبزیکاری و صیفی کاری اونجا حس شامه اش تقویت شد. 
پس از ثبت نام در مدرسه عطر سازی ISIPCA در Versailles وی این شانس را داشت که با عطارهای بزرگی همچون Michel Almairac همکاری کند. وی از سال 2004 تا کنون مشغول به کار در IFF میباشد. 
عطرهای وی را میتوان بعنوان نمونه هایی از شیوایی و فصاحت روشی بیان کرد که برخواسته از علاقه وی از گلها و باغها میباشد.



نمونه ای از کارهای او شامل موارد زیر میباشد:

Alexander McQueen MyQueen
Barbara Bui Le Parfum
Boucheron Miss Boucheron
Burberry Brit Rhythm
Chloé Love Story
Diesel Loverdose Tattoo
Donna Karan Woman
Giorgio Armani Acqua di Gioia
Givenchy Very Irrisistible Fresh Attitude
Jean Charles Brosseau Ombre Rose Fraiche
Lalique Tendre Kiss
Lancome La Vie Est Belle
Lanvin Jeanne La Plume
L'Artisan Verte Violette
L'Artisan Fleur de Narcisse
Lolita Lempicka Sweet
Paco Rabanne Lady Million
Porsche Design Group Essence Summer Ice 
Trussardi Skin
Yves Rocher Folies de Saisons Le Nez au Vent au Printemps
Yves Saint Laurent La Nuit de L'Homme Yves Saint Laurent 
Yves Saint Laurent Manifesto

  • علی ملتی
۲۲
دی

وی کار خود را از شرکت Revlon در صنایع آرایشی شروع کرد. کمی بعد با انتقال به شرکت Estee Lauder هنر، دانش و تجارت رایحه ها رو تحت نظر مربی خود خانم Estee Lauder آموخت. بعد از آن وی مسئول توسعه محصولات Elizabeth Arden و (Warner Cosmetics (Ralph Lauren Fragrances گردید. وی در سال 1983 شرکت خود را بنام Ann Gottlieb Associates تاسیس کرد و روایح پر فروشی را برای هر بخش از بازار تهیه نمود و اکنون فروشی معادل یک میلیارد دلار در سال دارد.



از کارهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
Facets Avon
Black Axe
Colors de Benetton Men Benetton
CK be Calvin Klein
CK One Shock For Him Calvin Klein
Reveal Men Calvin Klein
212 Men Carolina Herrera 
La Voce Renee Fleming Coty
5th Avenue Elizabeth Arden 
Lovely Rock Impulse
Something Blue Oscar de la Renta
Covet Sarah Jessica Parker 
Baroque Yardley

  • علی ملتی
۲۲
دی

هنر عطرسازی در اروپا از سال 1221 با در نظر گرفتن فرمول عطر راهب Santa Maria delle Vigne یا Santa Maria Novella از فلورانس ایتالیا شناخته شده بود. در اروپای شرقی، عطری را در سال 1370 از ترکیب روغنهایی در الکل بدست آوردند و بدستور ملکه الیزابت مجارستان آنرا Hungary Water نامیدند. هنر عطر سازی در رنسانس در ایتالیا و در قرن 16 رونق یافت. این هنر توسط Rene the Florentine عطرساز شخصی Catherine de' Medici به فرانسه منتقل شد. کارگاه سری او با یک ورودی مخفی به آپارتمانش متصل میشد و کسی نمیتوانست اسرار او را بدزدد.



به همت رنه ، فرانسه یکی از بزرگترین تولید کنندگان عطر و لوازم آرایش اروپا شد. تولید و کاشت گلها برای اسانسشان که از قرن 14 شروع شد به یکی از صنایع اصلی جنوب فرانسه تبدیل گشت. در قرن 16 و 17 مصرف عطر بین ثروتمندان اروپا باب شد تا بوی بد بدنشان را که بعلت عدم استحمام آزاردهنده بود را پنهان کنند. یک سلمانی ایتالیایی در آلمان بنام Giovanni Paolo Feminis عطری درست کرد بنام Aqua Admirabilis که امروزه بنام eau de cologne شناخته میشود، که بعد از او خواهر زاده اش Johann Maria Farina در سال 1732 این تجارت را بدست گرفت . از قرن 18 گیاهان معطر در منطقه Grasse فرانسه ، سیسیلی و کالابریا در ایتالیا بمنظور تهیه مواد اولیه صنعت عطر کشت میشوند.

  • علی ملتی
۲۱
دی

De profundis, Serge Lutens

آنگاه که مردگی میمیرد ، زندگی در پس پرده مرگ اولین شیون خود را سر میدهد.
اکنون ، گاهِ شیون مرگ است یا شادی تولد؟
غنچه داوودی در پس مرگ بذر است که از سیاهی خاک به نور سر می کشد.
در توهمی سیاه سیر می کنیم؟ یا دست شعبده بازچشمان را چنین گمراه کرده است؟ 
در پس پرده سیاه رازهایی است برای گفتن.


  • علی ملتی
۲۱
دی

یکی از مواد عجیبی که در عطرسازی استفاده میشه کافوره. کافور ماده‌ای مومی، سفید و یا شفاف و جامد که بوی بسیار قوی داره. کافور صمغ درختی بنام camphor laurel می‌باشد. این درخت همیشه سبز در آسیا و به خصوص در جزیره برنئو وجود داره.
از کافور امروزه به عنوان نرم کننده نیترات سلولز، دافع حشرات، و مومیایی وهمچنین در آتیش بازی و دارو سازی نیز استفاده می‌شه. در زنجیره غذایی مردم آسیا به عنوان چاشنی در شیرینی استفاده می‌شود و تو ایران از اون برای شستشوی مردگان استفاده می کنن برای همین شاید استفاده از اون تو عطر خیلی برای ما ذهنیت خوبی ایجاد نکنه. 
ابن سینا معتقد است اگراونو با سندل و گلاب مخلوط کنند و ببویند شهوت جنسی را قطع می‌کنه و اگر آن را بنوشند این اثر بیشتر می‌شه. در گفتمان عامیانه ایران این تصور وجود داره که از کافور بعنوان کاهش دهنده تمایلات جنسی در سربازخانه‌ها و پادگان‌ها استفاده می‌شه. در حالیکه تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که مصرف کافور در دوز پایین می‌تواند حتی باعث افزایش فعالیت جنسی بشه.



کافور بعد از تقطیر و اصلاح تحت خلا از طریق فیلترهای تحت فشار به سه جز تقسیم میشه: کافور سفید، زرد و قهوه ای که دو نوع آخرش سمی اند و نوع سفیدش فقط قابل استفاده است. 
روغن کافور بویی بشدت سبز ، سرد و تند مثل نفتالین داره و اثر آرامش بخشی هم ایجاد میکنه طوری که به بوهای سرد و تند مشابه اون بوی کافوری هم میگن، در عطرسازی گاهی از اون به منظور کاهش شیرینی شدید و بوی بد انتهایی بعضی از گلهای سفید مثل مریم استفاده میشه.

 عطر Hinoki از Comme des Garcons از جمله عطراییه که در اون از کافور به منظور ایجاد احساس سبز و سرد استفاده شده.

  • علی ملتی
۲۰
دی

از موادی که تشخیصش و ترجمش و تمایز بین اونها تو عطرسازی حداقل برای من همیشه سخت بوده گونه های مخروطیان هستن. به لحاظ شکل ظاهری و میوه ها اغلب شبیه همن اما در واقع با هم فرق دارن چهارتای آنها که تو عطرسازی خیلی استفاده میشن شامل Cedar و Fir و Spruce و Pine هستن که در ادامه توضیح میدم.



 درخت pine همون کاجه که خودش شامل 115 واریته مختلف میشه. Spruce ها به کاج نوئل معروفن و شامل 35 واریته گونگون هستند. اینها همون گونه ای هستن که موقع کریسمس مسیحی ها از اون استفاده میکنن. یک گونه ای داره بهش میگن نوئل آبی شخصا خیلی دوسش دارم. اگه امکانش بود تو حیاط نگهش دارین. رنگ برگاش آبیه با میوه های مخروطی رنگ قرمز. بعدیش Fir یا Abies هستش که به نراد معروفه. اینها خودشون به 55 گونه تقسیم میشن. و در آخر درخت Cedar یا Cedrus هستن که به سدر یا سدار ترجمه میشن و خودشون گونه های گوناگونی دارن مثل سدار لبنان و سدار ویرجینیا. مشابه کاجن اما از اون تنومند تر میباشند.

  • علی ملتی
۲۰
دی

کوچیک بودم، قبل دبیرستان. عاشق مهمونیهای خاله بزرگه. هنوزم هستم. یک خونه بزرگ ویلایی با یک حیاط دراندشت و هال و پذیرایی بسیار وسیع. وقتی که میرفتیم اونجا بقیه اعضا فامیل هم جمع میشدن : سه چهار تا خاله و داییم . هر کدوم دو سه تا بچه داشتن. نوه ها از سر و کول هم بالا میرفتیم. نفت رو با گالن در خونه ها تقسیم میکردن. زمان جنگ بود و خاموشیهای گاه و بیگاه.



یک خوشی بی انتها تو اون زمانها بود، نمیدونم چرا اینقدر لذت بخش بود . چرا اینقدر شاد بودیم. یک حدسی میزنم: بی مسئولیتی کودکانه. چیزیه که آدمو در حال و اکنون نگه میداره. وقتی پای مسئولیت به میون میاد یک چیز به زندگی آدم اضافه میشه: "کاشکی". اینجاست که شادی از در دیگه خارج میشه. 

خاله ام وسواس عجیبی تو مهمونداری داشت ، هنوزم داره. تموم آداب پذیرایی بایست رعایت بشه. صبح یک سفره پهن میشد شاید دو سه متر. شانس میاوردیم همه با هم بیدار نمیشدن. اینکه ساعت بیداری افراد با هم فرق داره هم نعمتیه. شاید مسخره بنظر بیاد ولی وقتی پشت در دستشویی نفر بیست و پنجم باشید میفهمید موضوع جدی تر از این حرفاست. 



اونوقت مواد سفره چیده میشد از مربا ، خامه ، پنیر گرفته تا نیمرو و عسل. نون سنگک داغ هم به راه بود. اونوقت خالم سماور رو میاورد. در حال جوش. یک سماور نفتی. غیر اون هیچی نمیتونست آب رو تو تموم ساعت صبحانه کنار سفره داغ نگه داره. گاهی شعله سماور زیاد بود ، دود میکرد. تموم خونه بوی دود نفت میگرفت. تنظیم کردنش هم جالب بود با اون فتیله های پارچه ای. استکانها کمر باریک و کوچیک بودن. چایی از تو قوری چینی ریخته میشد بعدشم آب جوش. خاله ام شکر رو خودش اضافه میکرد. نه کم نه زیاد. بعد استکانها تو سفره پخش میشدن. و لذت تناول اون صبحانه با گرمی جمعمون کامل میشد. عطر Russian Tea از برند Masque یک چیزی کم داره. بنظرم بوی نفتش کمه. یکجا بایست اون بوی نفتش غالب بشه تا تصویر کامل بشه. 

  • علی ملتی